موزیک گیک | بهترین های موسیقی بی کلام و موسیقی متن - Obliviate تم فوق العاده فیلم هری پاتر و یادگاران مرگ – قسمت ۱؛ آغاز یک پایان

آهنگ Obliviate اثری از الکساندر دسپلا

هری پاتر و یادگاران مرگ – قسمت ۱ فیلمی فانتزی محصول ۲۰۱۰ به کارگردانی دیوید ییتس است. این فیلم بخش اول از عنوان دو قسمتی یادگاران مرگ و هفتمین فیلم از مجموعه‌ی فیلم‌های هری پاتر است. فکر کنم نیاز به توضیحی در مورد ستارگان و داستان فیلم نباشد چون یا شما از طرفداران هری پاتر هستید و همه‌ی فیلم‌های این سری را تماشا کرده‌اید و یا کتاب‌های آن را خوانده‌اید، یا اصلاً این سری را ندیده‌اید که باید از قسمت اول شروع کنید که در این صورت با تماشای پشت سر هم این سری لذت فوق العاده‌ای در انتظار شماست.

نیکولاس هوپر که کار آهنگسازی دو فیلم هری پاتر و محفل ققنوس و هری پاتر و شاهزاده دورگه را عهده‌دار بود برای عنوان یادگاران مرگ به پروژه باز نگشت و به جای او الکساندر دسپلا، آهنگساز نامی و موفق فرانسوی، برنده‌ی جایزه اسکار و گلدن گلوب برای ساخت موسیقی بخش اول یادگاران مرگ استخدام شد که نتیجه‌ی کار بسیار خوب بود و از نظر طرفداران، شنوندگان و منتقدان ساندترک قوی و درخوری را برای عنوان پایانی سری هری پاتر ساخت، تعجبی هم ندارد که او عهده‌دار ساخت موسیقی قسمت دوم یادگاران مرگ و فیلم پایانی این مجموعه بود.

دسپلا در مورد موسیقی این فیلم اظهار کرده که به خاطر شرایط داستان و به دلیل این که در این قسمت هری، رون و هرماینی توسط نیروی تاریکی لرد ولدمورت تحت تعقیب قرار دارند، مجبورند دائماً مکان خود را تغییر دهند و در حال حرکت باشند، برای موسیقی این فیلم تم‌های مختلفی ساخته است که با توجه به موقعیت‌ها، مکان‌ها و شخصیت‌های مختلف در فیلم مدام در حال تغییر هستند. او همچنین از تم مشهور و شگفت‌انگیز جان ویلیامز یعنی Hedwig’s Theme تمجید کرده و در دو قسمت یادگاران مرگ از آن استفاده کرده ‌است. این تم فوق العاده را در موزیک گیک معرفی کردیم و گفتیم که به نوعی شناسه و امضای موسیقی سری هری پاتر است.

قطعه‌ای که به آن گوش می‌کنیم Obliviate نام دارد که دسپلا با آن آلبوم ساندترک فیلم را با قدرت آغاز می‌کند چون بدون شک این تم یکی از بهترین آثار او و موسیقی مجموعه فیلم‌های هری پاتر است. این تم یا به طور کلی تم‌های دسپلا شاید مانند تم جان ویلیامز شاهکاری ماندگار نباشند ولی به نحو احسن با شرایط و داستان فیلم منطبق هستند، به طوری که هر بار آن‌ها را بشنوید به خوبی حس دنیای هری پاتر در یادگاران مرگ را می‌گیرید.

آبلیوی‌اِیت، این آغاز یک پایان است. باید تصمیم بزرگی بگیریم و چیزهایی ارزشمندی را در راه هدف خود بدهیم و این یک فداکاری بزرگ را می‌طلبد اما زندگی دشوارتر از این است که با یک تصمیم به هدف خود برسیم، باید بدون توقف حرکت در مسیری که برگزیدیم را آغاز کنیم. فرصتی نیست، این آغاز یک پایان است. از این بهتر نمی‌شد در این جنبش و حرکت را در یک تم موسیقی نشان داد، دسپلا کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام داده است.

قطعه Adagio For TRON ساخته‌ دفت پانک

ترون: میراث (TRON: Legacy) فیلمی علمی تخیلی اکشن محصول 2010 کشور ایالات متحده به کارگردانی جوزف کوشینسکی است که کارگردانی فیلم‌هایی همچون Oblivion (محصول 2013) و Only the Brave (محصول 2017) را برعهده داشته ‌است. در این فیلم ستارگانی همچون جف بریجس، گرت هدلند و اولیویا وایلد نقش آفرینی می‌کنند. این فیلم به نوعی دنباله‌ی فیلم Tron (محصول 1982) است.

در این فیلم ستارگانی همچون جف بریجس، گرت هدلند و اولیویا وایلد نقش آفرینی می‌کنند. این فیلم به نوعی دنباله‌ی فیلم Tron (محصول 1982) است. داستان ترون: میراث از این قرار است که سام فلین، پسر کوین فلین مهندس برجسته و موسس شرکت انکام که دنیایی دیجیتال به نام Grid خلق کرده، بعد از 20 سال به دنبال پدرش می‌رود و در نهایت سر از همان دنیای دیجیتالی که پدرش خلق کرده در می‌آورد و متوجه می‌شود که آن دنیا به پلیدی و شرارت کشیده شده‌است. اگر تا کنون ترون را ندیده‌اید پیشنهاد می‌کنم آن را در لیست تماشای خود بگذارید و از داستان، جلوه‌های بصری و موسیقی فوق العاده آن لذت ببرید.

کوشینسکی، کارگرپ تصمیم می‌گیرد که گروه دفت پانک را که از طرفداران پر و پا قرص ترون هستند را به تیم ساخت این فیلم اضافه کند، آن‌ها هم بسیار مشتاق برای همکاری در این پروژه بودند و این گونه بود که کار ساخت موسیقی فیلم قبل از ساخت خود فیلم آغاز شد. کار تنظیم و ارکستراسیون موسیقی فیلم هم برعهده‌ی جوزف تراپانزه آهنگساز، ارکستراتور، تنطیم‌کننده و رهبر ارکستر اهل ایالات متحده آمریکا بوده است.

اولین تجربه‌ی ساخت موسیقی فیلم توسط این گروه برنده‌ی جایزه‌ی گرمی بهترین آلبوم سال، چیزی متفاوت از دیگر آثارشان بود و آن‌ها در این ساندترک از عناصر ارکسترال بیشتری استفاده کردند و تنها به استفاده از سینث سایزرها اکتفا نکردند. نتیجه کار هم یک ساندترک فوق العاده با حال و هوایی متفاوت از سایر ساندترک‌هایی که تاکنون شنیده‌ایم بود. آلبوم ساندترک این فیلم توسط والت دیزنی رکوردز منتشر شد که بسیار موفق بود و در هفته‌ی اول 71000 نسخه در آمریکا فروخت. آلبوم ساندترک فیلم ترون به رتبه ششم چارت بیلبورد ۲۰۰ رسید و سرانجام بابت فروش 500.000 نسخه‌ای گواهی‌نامه طلا انجمن صنعت ضبط آمریکا را دریافت نمود. قطعه‌ی “Derezzed” هم از این آلبوم به صورت سینگل منتشر شد.

ترکیب موسیقی کلاسیک دوره باروک و موسیقی الکترونیک به وسیله‌ی استعداد خالص دفت پانک اثری ارزشمند را خلق کرده که به هیچ وجه از آن خسته نمی‌شوید چون چیزی شبیه به آن را شاید اصلاً پیدا نکنید. وقتی که در اواخر قطعه ویولنسل خودنمایی می‌کند و نفس شنونده را بند می‌آورد واقعاً باورش سخت است که این دفت پانک باشد ولی حقیقت دارد آن‌ها واقعاً فوق العاده هستند. نمی‌دانم آن‌ها برای ساخت این قطعه از کجا الهام گرفته‌اند اما من در این قطعه ریکوئیم‌های موتسارت، پورسل، تالیس و شاید کمی هندل را می‌شنوم و از موسیقی‌های جدیدتر قدری هم به یاد اثر Clubbed to Death از روب دوگان و فیلم ماتریکس می‌افتم. Adagio for TRON بدون شک جز زیباترین و متفاوت‌ترین ساندترک‌ها و البته یکی از بهترین ترکیب‌های موسیقی کلاسیک و موسیقی الکترونیک است که تاکنون شنیده‌ام.

دیگر اثر دفت پانک در گروه موسیقی برتر با نام Horizon را از آلبوم خاطرات با دسترسی تصادفی را از دست ندهید و منتظر معرفی آثار برتر بیشتری از این گروه توانمند فرانسوی در موزیک گیک باشید.

قطعه Swan Lake Act II No. 10 شاهکار [h چایکوفسکی

Swan Lake یا دریاچه قو، اُپوس ۲۰ یکی از مشهورترین موسیقی‌های باله جهان اثری از پیوتر ایلیچ چایکوفسکی آهنگ‌ساز برجسته روس است. این باله نخستین بار در سال ۱۸۷۷در تالار بولشوی (Bolshoi Theatre) مسکو به اجرا درآمد. داستان این باله درباره‌ی عشق یک شاهزاده جوان به نام زیگفرید و شاهدختی به نام اودِت است که که توسط جادوگری به نام وان روثبارت طلسم شده است. جادوگر اودِت و ندیمه‌گانش را به قو تبدیل کرده و آن‌ها تنها شب هنگام می‌توانند به شکل انسانی خود بازگردند. پیشنهاد می‌کنم برای آشنایی بیشتر با این شاهکار داستان دریاچه قو در اینجا بخوانید.

باله دریاچه قو مدت زمانی بیش از دو ساعت دارد اما در این نوشته قطعه‌ای را به شما معرفی می‌کنیم که تمام دنیا این باله و چایکوفسکی را با آن می‌شناسند، انسان هر کجای که دنیا که باشد بلافاصله که این شاهکار را می‌شنود به یاد باله، موسیقی کلاسیک، چایکوفسکی و تالار بلشوی می‌افتد. من هیچ وقت شک نداشته‌ام که برترین قطعات تاریخ موسیقی را می‌توانم در موسیقی کلاسیک پیدا کنم و برای من این قطعه از دریاچه قو جز برترین قطعات موسیقی است که در زندگی خودم شنیده‌ام، شاید بهترین توصیف برای آن “عظمت و شکوه موسیقی” باشد. Swan Lake Act 2 No. 10 Scène: Moderato جز یکی از جادوهای هنر موسیقی است. این نهایت و سقف تاثیرگذاری موسیقی نمایشی است، نمی‌توانید در یک تالار بنشینید و زمانی که نوبت به این قطعه و صحنه آن می‌رسد توجه خودتان را صحنه نمایش معطوف نکنید.

این همان موسیقی است که با آن داستان شاهزاده ما در کنار دریاچه قو شروع در یک شب مهتابی آغاز می‌شود، اینجاست که قوها برای اولین بار در نمایش پدیدار می‌شوند و این اولین جادوی دریاچه قو است. در کنار این حس شکوه موسیقی از جنس موسیقی می‌توانید تشخیص بدهید که نیروی پلیدی و شرارت هم در این ماجرا دخیل است، مخصوصاً در آن بخش حجمه‌ی باورنکردنی سی مینور را می‌شنویم تقریباً مطمئن هستیم که شیطان هم به زودی سر و کله‌اش پیدا می‌شود. بعد از شنیدن این شاهکار جاودان تنها در ذهن خود می‌گویید مگر می‌شود؟ این همه جلال و شکوه در یک قطعه موسیقی!؟

قبل از نوشتن در مورد این قطعه مطمئن بودم که نمی‌توانم در حد خودم هم آن طور که باید شکوه و زیبایی آن را توصیف کنم، اصلاً کلمات زیبایی بی حد این شاهکار به کار نمی‌آیند فقط باید شنید و لذت برد. باله دریاچه قو یکی از آثار بزرگ و برجسته‌ی هنر در طول تاریخ است که نباید لذت تماشا و شنیدن آن را از دست بدهید. لینک ویدئو کامل و رسمی این باله را که توسط وارنر کلاسیکس در یوتیوب قرار گرفته، در پایین نوشته قابل دسترس است. در آینده سعی می‌کنم قطعات فوق العاده دیگر این باله را معرفی کنم.

تماشای بالهٔ دریاچه قو چایکوفسکی (نسخه کامل از یوتیوب)

آهنگ بی‌کلام Thinking of You اثری از کیتارو

فکر کردن به تو یا Thinking of You آلبومی در ژانر نیو ایج از کیتارو آهنگ‌ساز مشهور ژاپنی است که در سال 1999 منتشر شد. این آلبوم موفق به کسب جایزهٔ گرمی برای بهترین آلبوم نیو ایج شده است. قطعه‌ای که از این آلبوم برای شما انتخاب کرده‌ام را شاید کمتر شنیده باشید و آن قطعه‌ی Thinking of You است.

با شنیدن این اثر تشخیص این که این آهنگ از کارهای کیتارو است اصلاٌ کار دشواری نیست ولی چیزی متفاوت در این آهنگ نهفته است، نام این آهنگ که آلبوم هم به نام آن است مانند اغلب آلبوم‌های کیتارو از طبیعت یا فرهنگ ژاپنی الهام گرفته نشده است، فکر کردن به تو خیلی روراست‌‌تر و صریح‌‌تر از آثار دیگر کیتاروست و یک موسیقی کاملاً رمانتیک به شمار می‌رود. درست است که این اثر عاشقانه است ولی مانند بسیاری از موسیقی‌های رمانتیک که فقط به سراغ احساسات انسان می‌روند، “فکر کردن به تو ” همان جنس روح‌نواز و عرفانی موسیقی کیتارو را در خود دارد.

موسیقی به مانند یک دنیای دیگر است، یک زندگی بی‌انتها که سن و زمان نمی‌شناسد، چیزی که در جایی دیگر به ما وعده داده شده! هنگامی که غرق در موسیقی می‌شوید چیزهای کم اهمیتی که درگیرش هستید محو می‌شوند و کنار می‌روند تا چیزهای مهم‌تری که در زندگانی خود فراموش کرده‌ایم را به یاد بیاوریم.

آهنگی که می‌شنوید از نسخه‌ی ریمستر این آلبوم است که در سال 2014 منتشر شده است. همچنین دیگر اثر کیتارو در موزیک گیک با نام As The Wind Blows که در واقع یک سفر معنویست را از دست ندهید و البته به ما در انتخاب آهنگ‌های دیگر از کیتارو کمک کنید.

آهنگ Glasgow Love Theme از کریگ آرمسترانگ

عشق حقیقی یا در واقع عشق (Love Actually) فیلمی در ژانر کمدی، درام و عاشقانه به کارگردانی ریچارد کرتیس محصول سال 2003 کشور آمریکا است. این فیلم داستان و قصه مرتبط عشق 8 زوج متفاوت در لندن را در آستانه‌ی کریسمس را روایت می‌کند. با توجه سبک فیلم، نمره 7.6 در سایت IMDb و همچنین حضور تعداد بسیار زیادی از ستارگان مشهور سینما در این فیلم از جمله هیو گرانت، لیام نیسون، کالین فرث، لورا لینی، اما تامپسون، آلن ریکمن، مارتین مک‌کاچن، کیرا نایتلی، روآن اتکینسون، بیل نای، بیلی باب تورنتون و… به نظر می‌رسد اگر دنبال فیلمی هستید که حالتان رو خوب کند، چنانچه Love Actually را تماشا نکرده‌اید باید آن را در لیست تماشای خود بگذارید.

در آلبوم موسیقی این فیلم از ترانه‌های مختلفی استفاده شده است اما کار موسیقی متن فیلم اثری از کریگ آرمسترانگ موسیقی‌دان اسکاتلندی است که موسیقی فیلم‌های رمانتیکی همچون من پیش از تو، مولن روژ!، گتسبی بزرگ و رومئو + ژولیت را در کارنامه دارد. قطعه‌ای که از موسیقی این فیلم برای شما در نظر گرفته‌ام یک موسیقی بی‌کلام ملایم و دل‌نشین به نام Glasgow Love Theme است که جز زیباترین آثار این هنرمند و موسیقی فیلم Love Actually است. این موسیقی مانند فیلمش چیز زیباییست. گاهی اوقات اگر واقعاً دنبال آرامش با موسیقی باشم هیچ چیز مانند موسیقی فیلمی رمانتیک این کار را برایم انجام نمی‌دهد و این قطعه هم جز همین دسته است، دقیقا مانند موسیقی فیلم‌های همچون The Holiday و The Notebook زیبا، دل‌نواز و سرشار از عشق است.

موسیقی فیلم Malena اثری از انیو موریکونه

مالنا (Malèna) یک فیلم رمانتیک کمدی-دارم محصول سال ۲۰۰۰ با بازی مونیکا بلوچی و جوزپه سولفارو به نویسندگی و کارگردانی جوزپه تورناتوره است. در سال ۱۹۴۰ در شهری کوچک در سیسیل ایتالیا در بحبوحه‌ی آغاز جنگ جهانی دوم، پسری نوجوان به نام رناتو توجه‌اش به یک زن زیبا جلب می‌شود و دیری نمی‌گذرد که خود را عاشق او می‌بیند. مالنا زنی بسیار زیباست که پس از اعزام شوهرش به نبرد، به تنهایی که در شهری کوچک، محدود و سنتی زندگی می‌کند. این فیلم در جزیره سیسیل ایتالیا فیلمبرداری شده‌است.

مالنا در جشنواره فیلم کابورگ جایزه‌ی بهترین فیلم بلند، در جوایز دیوید دی دوناتلو جایزه‌ی بهترین فیلم‌برداری و در جوایز اتحادیه ملی روزنامه‌نگاران سینمای ایتالیا یا روبان نقره‌ای جایزه‌ی بهترین موسیقی را از آن خود کرد و نامزدی‌های متعددی در جشنواره‌هایی همچون اسکار، گلدن گلوب، بفتا، فیلم برلین، فیلم اروپا و جایزه ستلایت داشت. در این نوشته به موسیقی برجسته و جاودان این فیلم بسیار زیبا که ساخته‌ی انیو موریکونه است می‌پردازیم.

قبلاً برایتان از همکاری‌های درخشان بین کارگردان‌ها و آهنگسازها گفتم، از معجونی که با همکاری تورناتوره و موریکونه ساخته می‌شود، به یکی از این همکاری‌های فوق العاده در افسانه ۱۹۰۰ هم گوش کردیم ولی این داستان فوق العاده همچنان ادامه دارد، با مالنا ادامه می‌دهیم ولی هنوز «سینما پارادیزو» دوست‌داشتنی و «مکاتبه» مانده‌اند.

این ساخته فوق العاده موریکونه بزرگ در سال عرضه در کنار موسیقی گلادیاتور (هانس زیمر)، شکلات (ریچل پورتمن)، پاتریوت (جان ویلیامز) و ببر خیزان، اژدهای پنهان (تان دان) نامزدهای بهترین موسیقی فیلم بودند که در نهایت این جایزه را تان دان برد. موسیقی فیلم مالنا در گلدن گلوب هم کاندید شد اما هانس زیمر با گلادیاتور جایزه را برد. انیو موریکونه برای موسیقی فیلم در جوایز دیوید دی دوناتلو و جایزه ستلایت هم کاندید شد اما جایزه را نبرد اما او در جوایز اتحادیه ملی روزنامه‌نگاران سینمای ایتالیا توانست روبان نقره‌ای بهترین موسیقی فیلم را از آن خود کند که اتفاقاً موریکونه تا دلتان بخواهد روبان نقره‌ای دارد.

قطعه‌ای که با هم می‌شنویم Malena – Titoli di coda نام دارد که محبوب‌ترین و شناخته‌ترین موسیقی این فیلم است. اثری که به نحوه احسن داستان مالنا را روایت می‌کند، زیباست همچون مالنا ولی در حین حال غمگین هم به نظر می‌رسد، انگار ما فراموش می‌کنیم زیبایی همه جا هم به نفع آدم نیست و گاهی اوقات به مانند یک نفرین در زندگی انسان است. چیزی در صدای سازهای این آهنگ است آدم را هیپنوتیزم می‌کند و در آن حالت حتی سخت‌ترین انسان‌ها هم احساساتی می‌شوند. به راستی که موریکونه استاد به جریان انداختن احساسات است و این دقیقاً چیزیست که یک فیلم از سینمای ایتالیا، ساخته تورناتوره نیاز دارد. وقتی صحبت از به جریان انداختن احساسات می‌شود فقط منظورم شادی و یا غم به تنهایی نیست! منظورم هر دو با هم است، یکی از مشهورترین سکانس‌های تاریخ سینما یعنی پایان سینما پارادیزو را به یاد دارید؟ آنجا نقطه‌ی اوج پیوند فیلم و موسیقی بود! نقطه پیوند خنده و گریه! موسیقی مالنا را گوش کنید تا به آن جا هم برسیم!

آهنگ بسیار زیبای Kaer Morhen از مارسین پربیلوویچ

در این لحظه در 25 سالگی هستم و تقریباً از 5 یا 6 سالگی به بازی‌های ویدئویی علاقه‌مند بودم و بازی بخش قابل توجهی از زندگی من بوده است که حالا از این اتفاق بسیار خشنودم و عقیده دارم که بازی‌ها همان هنر هشتم هستند. اگر پدر یا مادر باشید شاید دید خوبی به بازی‌های ویدئویی نداشته باشید اما باید بدانید که به طور حتم اشتباه می‌کنید! یک بازی ویدئویی خوب، یک زندگیست با تجربه‌های فوق العاده و آموزنده که در کشوری مثل ایران اصلاً شاید آن را تجربه نکنیم، بله اشتباه فکر می‌کنید بازی فقط برو جلو و همه را از دم تیغ بگذران یا به گلوله ببند نیست! هر بازی داستانی دارد و بعضی بازی‌ها مثل ویچر ۳ داستانی دارند که که شاید از چند فیلم برتر زندگیتان هم بهتر باشد. بله عمق و کیفیت داستان بازی مثل ویچر ۳ به راحتی از بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های بی سر و ته مختلفی که خیلی از اوقات بزرگسالان هم می‌بینند بیشتر است.

شاید بیشتر از 200 عنوان بازی را تجربه کرده باشم اما برای من ویچر ۳: وایلد هانت که مدتی قبل آن را تجربه کردم، بهترین بازی زندگی من تا به اینجای کار است. با فروشی بسیار زیاد نزدیک به بلاک‌ باسترهای هالیوودی و دریافت بیش از 250 جایزه معتبر از جمله جایزه بهترین بازی سال و رقم زدن یک تجربه دل‌چسب برای میلیون‌ها گیمر در سراسر دنیا، ویچر ۳ یکی از برترین بازی‌های تاریخ است.

به عنوان اولین قطعه از ساندترک این بازی، موسیقی تم بسیار زیبا و حماسی آن را با عنوان Geralt of Rivia را با هم شنیدیم، حالا به سراغ یک اثر دلنشین و آرامش‌بخش به نام Kaer Morhen از موسیقی بازی ویچر ۳: وایلد هانت می‌رویم که اثری دیگر از مارسین پربیلوویچ آهنگساز لهستانی این بازی است. کِر موهن نام مدرسه ویچرهای گرگ است که در حقیقت خانه‌ی گرالت، شخصیت اصلی این بازی است. این موسیقی بسیار آرام و دل‌نشین است اما در حین حال سوز خاصی در آن وجود دارد که با توجه به اتفاقات بازی، وجود آن کاملاً به جا است.

وقتی که به پایان داستان ویچر ۳ رسیدید، زمانی که همه چیز به خیر و خوشی تمام شد و یا نشد! (ویچر است دیگر) هر وقت که به کِر موهن سر بزنید، بر خلاف بقیه جاهای بازی کسی را نمی‌بینید و خودتان هستید و خودتان و در این تنهایی این آهنگ زیبا پخش می‌شود که به نوعی صدای دلتنگی است، دلتنگی برای خانه، خانه‌ای که اکنون خالیست و زمانی که این آهنگ را دوباره بعد از مدت‌ها بشنوید شما را به یاد همه‌ی لحظات تلخ و شیرینی که در ویچر ۳ داشتید می‌اندازد با این پیوند عاطفی قوی به احتمال زیاد این احساسی‌ترین قطعه بازی باشد چون یادآور لحظه لحظه‌ی شما در این بازی ویدئویی است. فکر کنم صدای فلوت باشد که به همراه نوای فوق العاده چنگ و سازهای زهی در این اثر گوشمان را نوازش می‌دهند و برای آن باید از آقای Marcin Przybyłowicz سازننده این آهنگ ممنون باشیم. امیدوارم از این آهنگ لذت ببرید و اگر قطعه‌ی دیگری از ویچر ۳ را دوست دارید، حتماً آن را با ما در بخش دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

موسیقی تم Spanglish ساخته هانس زیمر

اسپانگلیش (Spanglish) یک فیلم رمانتیک کمدی-درام محصول 2004 آمریکا به نویسندگی و کارگردانی جیمز ال. بروکس و با بازی آدام سندلر، تیا لئونی، پاز وگا و کلوریس لیچمن است. داستان فیلم در مورد فلور و دخترش کریستینا است که تصمیم می‌گیرند مکزیک را برای همیشه ترک کرده و به لس آنجلس مهاجرت کنند در آنجا با خانواده کلاسکی آشنا می‌شوند که… این فیلم این با بودجه‌ی هشتاد میلیون دلاری خود توانست پنجاه و پنج میلیون دلار بفروشد.

از خود فیلم می‌گذریم و یک راست می‌رویم به سراغ ساندترک آن که ساخته‌ی آهنگساز نامی و برجسته‌ی موسیقی فیلم هانس زیمر می‌باشد و البته بخش قابل توجه این فیلم است. هانس زیمر برای موسیقی فیلم اسپانگلیش در جشنواره گلدن گلوب کاندید دریافت جایزه بهترین موسیقی فیلم شد. ساندترک این فیلم، به خصوص قطعه‌ی Spanglish یکی از متفاوت‌ترین و البته زیباترین آثار هانس زیمر است که در این نوشته به آن می‌پردازیم.

برای من عجیب است که چرا از این اثر کمتر به عنوان یکی از بهترین‌های هانس زیمر یاد می‌شود. ترکیب دوست‌داشتنی و دل‌نشین گیتار و سازهای زهی با کمی الهام از موسیقی مکزیک که بسیار لذت‌بخش و فوق العاده است و به نوعی حس نوستالژی را به شنونده منتقل می‌کند. سبک متفاوت این اثر و به طور کلی آلبوم موسیقی این فیلم قدرت آهنگسازی هانس زیمر را نشان می‌دهد و به ما یادآور می‌شود که هانس زیمر فقط استاد ساختن موسیقی برای جابجایی بین خواب و رویا و لایه‌های خواب، ورود یک سفینه به درون سیاه‌چاله و یا خیزش یک قهرمان نیست بلکه برای یک فیلم کمدی-درام و رمانتیک هم به همان خوبی موسیقی می‌سازد.

در ادامه سعی می‌کنیم به این دسته از آثار هانس زیمر بیشتر بپردازیم، آثار این آهنگساز محبوب را در موزیک گیک دنبال کنید و حتماً آخرین اثر این هنرمند تا به این جای کار در موزیک گیک را که قطعه‌ی شاهکار Honor Him از موسیقی فیلم گلادیاتور است را گوش کنید.

قطعه بی‌کلام و شنیدنی Horizon از دفت پانک

دفت پانک (Daft Punk) یک گروه موسیقی الکترونیک دونفره‌ی فرانسوی که توسط گی-مانوئل دو اومم-کریستو و توما بانگلتر که در سال 1993 شکل گرفت. آن‌ها در اواخر به بخشی از جنبش موسیقی هاوس فرانسوی محبوبیت زیادی کسب کردند و در سال‌های بعد با ترکیب عناصر موسیقی هاوس با فانک، تکنو، دیسکو، راک و سینث‌پاپ به موفقیت‌های زیادی رسیدند. آن‌ها از سال 1999 در محافل عمومی و مراسم‌ها با کلاه‌ها و دست‌کش‌های روبات مانندی ظاهر می‌شوند و به ندرت مصاحبه می‌کنند و در تلویزیون ظاهر می‌شوند.

دفت پانک تا کنون چهار آلبوم استودیویی، دو آلبوم اجرای زنده، سه آلبوم ریمیکس و یک آلبوم به صورت مجموعه گردآوری‌شده منتشر کرده‌اند و البته ساخت ساندترک فیلم ترون: میراث را در نیز بر عهده‌ داشته‌اند. موفق‌ترین اثر دفت پانک تا به امروز آلبوم خاطرات با دسترسی تصادفی (Random Access Memories) یا به اختصار RAM است که در سال 2013 توسط کلمبیا رکوردز منتشر شد و در واقع ادای حترامی به موسیقی اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد آمریکا به خصوص لس آنجلس است. آلبوم الهام گرفته از موسیقی آن دوره است و حتی بسته‌بندی و کمپین تبلیغاتی آلبوم که شامل بیلبوردها و تبلیغات تلویزیونی می‌شود هم همان حال و هوا را داشت.

با همکاری هنرمندانی همچون فارل ویلیامز، نایل راجرز، چیلی گانزالز، جولین کازابلانکاس و پاندا بیر آلبوم با 13 قطعه منتشر شد و مورد استقبال زیادی در سراسر جهان قرار گرفت و تبدیل به بهترین آلبوم سال شد. دفت‌پانک با 5 جایزه برنده بزرگ ۵۶مین مراسم جایزه گرمی بود. آهنگی که در این نوشته به آن می‌پردازیم قطعه اختصاصی Horizon برای نسخه‌ی ژاپنی این آلبوم و در واقع ترک چهاردهم آلبوم است که احتمالاً به همین خاطر نسبت به سایر آهنگ‌های آلبوم به آن کمتر توجه شده‌است.

این اثر بی‌کلام است و نسبت به سایر آهنگ‌های آلبوم که بیشتر سبک دیسکو در آن‌ها دیده می‌شود، جوی سنگین، توهمی، عمیق و گیرا دارد که شاید به خاطر همین هم است که در نسخه‌ی کشور ژاپن قرار گرفته‌ است. ترکیب‌بندی و ضرب آهسته‌ی این اثر به شدت یادآور پینک فلوید است به طوری که شاید فکر کنید ریمیکسی از دو این گروه باشد. به طور مشخص صدای گیتار آکوستیک را در ابتدا می‌شنویم که در ادامه با چندین سینت سایزر همراهی می‌شود، به تدریج چندین ساز دیگر از جمله گیتار بیس و درامز به آن اضافه می‌شود. همین ترکیب‌بندی باعث شده است که تا به مرور از آهنگ لذت بیشتری ببرید و اوج‌های بسیار زیبایی در این اثر بشنوید.

شاید دیگر آهنگ‌های این آلبوم مانند Get Lucky گُل کرده باشند و حسابی هیت شده باشند ولی Horizon را می‌توان دفت پانک خالص و واقعی دانست با آن آهنگ‌سازی بسیار زیبا و دل‌نشین‌نشان خاص خودشان که اگر از طرفداران آن‌ها باشید خیلی آسان می‌توانید تشخیصش دهید. نمی‌دانم چرا این آهنگ از آلبوم RAM به گونه‌ای خاص دوست دارم، شاید به دلیل آن است که با آن علاوه بر پینک فلوید کمی هم یاد آهنگ Antarctic Echoes از ونگلیس می‌افتادم. این اثر بدون شک جز یکی از بهترین‌های دفت پانک است که باید آن را شنید. در ادامه از شما دعوت می‌کنم تا نماهنگی بسیار زیبا از این آهنگ را هم تماشا کنید.

نماهنگ بسیار زیبای این قطعه

تیتراژ آغازین سریال Game of Thrones اثری از رامین جوادی

مطمئن هستم که با سریال بازی تاج و تخت یا Game of Thrones آشنا هستید، سریال پرطرفدار و بسیار مشهور شبکه اچ‌بی‌او که با اقتباس از داستان‌های فانتزی ترانه یخ و آتش نوشته جرج آر. آر. مارتین ساخته شده‌است. فصل هشتم و پایانی این سریال که همه‌ی خوره‌های سریال مثل من منتظر آن هستند فروردین یا اردیبهشت سال آبنده پخش خواهد شد. یکی از نقاط قوت این سریال پربیننده موسیقی بسیار زیبای آن است که ساخته‌ی رامین جوادی آهنگساز آلمانی ایرانی تبار است که ساخت موسیقی همه‌ی فصل‌های این سریال برعهده داشته است.

رامین جوادی جوادی موسیقی فصل اول سریال را حدوداً ده هفته قبل از پخش اولین قسمت آماده کرد و موسیقی فوق العاده قوی و شایسته‌ی نخستین فصل، همکاری او را برای ادامه‌ی سریال تضمین کرد. سنگ بنای موفقیت جوادی در موسیقی مجموعه بازی تاج و تخت را می‌توان موسیقی تیراژ آغازین سریال دانست. اثری درخور و باشکوه که به سرعت مورد استقبال قرار گرفت و همراه با تیتراژ فوق العاده سریال یکی از بهترین‌ آغاز‌های تاریخ تلویزیون را برای یکی از ماندگارترین و محبوب‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون رقم زدند. جوادی با موسیقی تم و آغازین سریال فرار از زندان قبلاً خود را ثابت کرده بود ولی موسیقی تم بازی تاج و تخت بدون شک بهترین و مهم‌ترین اثر اوست، اثری که جز پرشنونده‌ترین و محبوب‌ترین ساندترک‌های تاریخ است.

موسیقی جوادی بهترین شروعی است که می‌تواند برای این سریال وجود داشته باشد، با آن افکت‌های صدا و گرافیک فوق العاده که در واقع سفری کوتاه به هفت اقلیم است، بعد از تمام شدن تیتراژ شما به دنیای ترانه یخ و آتش و وستروس پرتاب شده‌اید. این موسیقی حماسی به قدری گیرا، جذاب و زیبا است که حتی افرادی که نام Game of Thrones هم به گوش آن‌ها نخورده به موسیقی و یا سریال جذب می‌شوند.

ساز اصلی این تم فوق العاده ویولنسل است که به نحو احسن حس دنیای تیره و تار و پیچیده سریال را منتقل می‌کند، دیگر سازهای زهی و کوبه‌ای هم به خوبی این تم را پیش می‌برند و چاشنی حماسه را به آن اضافه می‌کنند. به نظر می‌رسد که موسیقی تم سریال از یک ترانه‌ی یخ و آتش الهام گرفته شده‌ باشد. در کل باید خیلی عجله داشته باشید که قبل از دیدن هر قسمت، تیتراژ و موسیقی آن را رد کنید یا حداقل به احتمال زیاد دلتان می‌خواهد هر چند وقت آن را کامل تماشا کنید. این را هم بدانید تیتراژ سریال با توجه به اتفاقات داستان دچار تغییراتی می‌شود که اگر دقت کنید متوجه این تغییرات خواهید شد.

از این تم به صورت رسمی و غیر رسمی در رویدادها، مراسم‌ها، برنامه‌ها، تبلیغات، نماهنگ‌ها و تولیدات دیگر بسیار استفاده شده‌ و می‌شود. این موسیقی ریمیکس‌، بازسازی و اجراهای بسیار زیادی هم دارد که ممکن است آن‌ها شنیده باشید. نسخه‌ای در این نوشته می‌شنوید و دانلود می‌کنید از آلبوم فصل ششم سریال انتخاب شده، پس از آن هم می‌توانید تیتراژ آغازین بازی تاج و تخت را تماشا کنید. بین اجراهای زنده من منتظر ویدئوی رسمی اجرای این آهنگ در Game of Thrones Live Concert Experience با رهبری رامین جوادی هستم و سعی می‌کنم تا آن را به این پست اضافه کنم. همچنین آهنگ فوق العاده Light of the Seven از موسیقی فصل ششم که جز بهترین‌های کل این مجموعه است را در موزیک گیک از دست ندهید.

تیتراژ آغازین سریال بازی تاج‌وتخت