The Sicilian Clan موسیقی فیلم دسته سیسیلیها از انیو موریکونه
دسته سیسیلیها (به انگلیسی: The Sicilian Clan) (به فرانسوی: Le Clan des Siciliens) فیلمی گنگستری محصول سال ۱۹۶۹ فرانسه به کارگردانی آنری ورنوی است. ژان گابن، لینو ونتورا و آلن دلون از بازیگران فیلم هستند. اثری درخشان با حضور سه اسطوره سینمای فرانسه که باید حتماً آن را تماشا کنید.
موسیقی فیلم دسته سیسیلیها ساختهی آهنگساز بزرگ سینما، انیو موریکونه است. موسیقی فیلم دسته سیسیلیها چهار سال پس از “به خاطر چند دلار بیشتر”، سه سال بعد از “خوب، بد و زشت” دو جاودانه لئونه ساخته شد اما گویا نوآوریها و نبوغ موریکونه تازه شروع شده بود و او هنوز چیزهای زیادی برای ارائه داشت، اثری بسیار درخشان که ردپای آن در آثار بعدی موریکونه هم دیده میشود، کاری بسیار قوی که شاید از خود فیلم هم فراتر رفته و بعد از گذشت حدود نیم قرن هنوز این موسیقی فوق العاده عنوان فیلم را در حافظهها ماندگار کردهاست.
موسیقی تم زیبا و فراموشنشدنی The Sicilian Clan از برترین آثار انیو موریکونه و سینماست که از این فیلم در یادها ماندهاست. از آن دسته آثارهایی که به احتمال زیاد اگر برای اولین بار هم بشنوید میتوانید متوجه بشوید که کار موریکونه است، تاریک، غمگین، تلخ و شیرین و شاهکار. میراثی با ارزش و بدون زمان از موریکونه بزرگ که یادآور سینمای طلایی فرانسه خواهد بود.
در ادامهی مرور بهترینهای موریکونه در این نوشته به موسیقی فیلم دسته سیسیلیها پرداختیم، آهنگ قبلی از انیو موریکونه در سایت موزیک گیک، شاهکار Gabriel’s Oboe از موسیقی متن فیلم The Mission بود که پیشنهاد میکنم آن را حتماً بشنوید.
تان دان (Tan Dun) (انگلیسی: Tan Dun؛ زادهٔ ۱۸ اوت ۱۹۵۷) آهنگساز موسیقی کلاسیک معاصر و رهبر ارکستر چینی است که بیشتر به خاطر ساخت موسیقی فیلمهای Crouching Tiger, Hidden Dragon (ببر خیزان، اژدهای پنهان) و Hero (قهرمان) و همچنین ساخت موسیقی مراسم اهدای مدال بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۰۸ پکن شناخته میشود. این آهنگساز برای موسیقی فیلم ببر خیزان، اژدهای پنهان توانست جایزههای ارزشمندی همچون جایزهٔ اسکار بهترین موسیفی فیلم سال، جایزهٔ گرمی برای بهترین موسیقی متن فیلم برای رسانههای تصویری و جایزهٔ بفتا بهترین موسیقی فیلم را از آن خود کند.
قهرمان (Hero) یک فیلم ووشیا محصول 2002 کشور چین ساختهی ژانگ ییمو کارگردان برجستهی چینی است. جت لی نقش قهرمان بینام فیلم را ایفا میکند و فیلم بر اساس داستان ترور نافرجام پادشاه دودمان کین، یینگ ژنگ (که بعدها با عنوان چین شی هوانگ تبدیل نخستین امپراتور چین شد) توسط قاتلی استخدام شده به نام جینگ که ساخته شدهاست. فیلم قهرمان برای اولین بار در تاریخ 24 اکتبر 2002 در چین اکران شد و در آن زمان پرهزینهترین و گرانترین محصول کشور چین بود و همچنین اولین فیلم چینی زبان که موفق شد رتبه 1 باکس آفیس کشور آمریکا را از آن خود کند ( برای دو هفته متوالی این جایگاه را حفظ کرد) و توانست 53.6 میلیون دلار بفروشد.
موسیقی شنیدنی فیلم ساخته تان دان است، او همچنین ارکستر فیلارمونیک و کُر چین را برای ضبط موسیقی این فیلم رهبری کردهاست. در اکثر قطعات موسیقی فیلم، گروه ژاپنی Kodō که یک گروه حرفهای تایکو هستند همکاری داشتهاند. بیشتر تکنوازیهای ویولن موسیقی فیلم برعهدهی ایتساک پرلمان موسیقیدان و ویولونیست برجستهی اسرائیلی بودهاست. قطعهی بسیار زیبای For the World یا موسیقی تم فیلم قهرمان یکی از برترین آثار تان دان و موسیقی فیلمهای چینی است.
هر گاه از فرهنگ دیگری موسیقیای را میشنویم و بسیار از آن لذت میبریم، میتوانیم مطمئن باشیم که آن هنرمند کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاست، خب در مورد این قطعه هم همین موضوع صادق است، یک شاهکار که به خوبی اوج زیبایی موسیقی و فرهنگ چینی را نشان میدهد، اثری گیرا که مسقیم به قلب نفوذ میکند و نوای فوق العاده ویولن آن که بازیگر اصلی این موسیقی است به قدری اثرگذار و خوشآیند است که آدم دوست دارد چشمانش را ببندد و با تمام وجود آن را لمس کند. نکتهی جالب توجه و هوشمندانه در مورد صدای این ویولن با اجرای استادانهی ایتساک پرلمان این است که صدایی بسیار شبیه به ساز چینی آرخو دارد و به خوبی حس موسیقی چینی را منتقل میکند.
امیدوارم از این موسیقی بسیار لذت ببرید، همچنین برای ادامهی راه ما را یاری کنید و اگر موسیقی موردعلاقهای از فیلمهای آسیایی به خصوص عناوین چینی را به یاد دارید آن را در بخش دیدگاهها معرفی کنید. در این آهنگ از اجرای فوق العاده ایتساک پرلمان لذت بردیم، دیگر شاهکار مشهور او در موسیقی فیلم یعنی موسیقی تم فهرست شیندلر را که در موزیک گیک معرفی کردیم به هیچ عنوان از دست ندهید.
تماشای موزیک ویدئو (فیلم کوتاه) این آهنگ زیبا را فراموش نکنید!
مکس ریشتر (انگلیسی: Max Richter؛ زادهٔ ۲۲ مارس ۱۹۶۶) آهنگساز بریتانیایی متولد آلمان غربی، یکی از آهنگسازان تاثیرگذار در موسیقی پست-مینیمالیستی است. وی فارغ التحصیل آکادمی موسیقی سلطنتی در لندن است و مدتی از شاگردان لوچیانو بریو، آهنگساز ایتالیایی بودهاست. مکس ریشتر برای عناوین سینمایی و تلویزیونی بسیاری آهنگسازی انجام داده است، والس با بشیر، دیسکانکت، راهبه، درون جنگل و متخاصمان از مشهورترین آثار این هنرمند در موسیقی فیلم هستند.
از جمله سریالهای تلویزیونی که مکس ریشتر برای آنها موسیقی ساخته است هم میتوان به آینه سیاه (قسمت: Nosedive)، بازماندگان، تابو، گوریل و دوست بااستعداد من اشاره کرد. او در بیست و یکمین دوره جوایز فیلم اروپا (European Film Awards) در سال 2008 جایزهی بهترین آهنگساز را برای موسیقی فیلم والس با بشیر (Waltz with Bashir) دریافت کرد.
دفترچههای آبی (The Blue Notebooks) دومین آلبوم این آهنگساز بریتانیایی است که در تاریخ 26 فوریه 2004 منتشر شد. این آلبوم شامل نوشتههایی از کتاب The Blue Octavo Notebooks فرانتس کافکا و همچنین اشعار چسواو میوش، شاعر لهستانی است که توسط تیلدا سوئینتن بازیگر و مدل بریتانیایی خوانده شدهاند. یکی از مشهورترین آثار مکس ریشتر از این آلبوم، آهنگ On the Nature of Daylight است که جز برترین آثار کارنامهی حرفهای اوست.
«عجیبتر از داستان»، «دیسکانکت»، «صورت یک فرشته»، «بی گناهان»، «جیرو رویاهای سوشی»، «جزیره شاتر» و «ورود» از فیلمهایی هستند که این قطعه در آنها به کار رفته، همچنین در موسیقی سریال کسل راک نیز از این قطعه استفاده شده است. یک موسیقی بسیار گیرا و اثرگذار که غرق آن خواهید شد، جزیره شاتر، کسل راک، ورود در همهی این عناوین On the Nature of Daylight در مهمترین و احساسیترین لحظات و یا در پایان کار رفتهاست.
چه احساسی به این موسیقی دارید و برداشت شما از آن چیست؟ شاید بهتر باشد از موزیک ویدئو فوق العاده آن با بازی الیزابت ماس که یکی از طرفداران مکس ریشتر است کمک بگیریم. نمیدانم چه شد که اصلاً نتوانستم از کنار موزیک ویدئو یا فیلم کوتاه این اثر به سادگی عبور کنم، همانند موسیقی، موزیک ویدئو آن هم فوق العاده است و به خوبی کارگردانی و ساخته شده است. مردی تنها گنجشکی را در مشت خود گرفته و نوازش میکند، هنوز هوا تاریک است، زنی (الیزابت ماس) به تنهایی در یک ساندویچی نشسته است که از تلفن همراه خبری به او میرسد، با توجه به حال و هوای آهنگ میتوانیم مطمئن باشیم که خبر بسیار بدی است، شاید خبر مرگ کسی که به او نزدیک بودهاست، قبل از این که به او خبر داده شود چیزی نشان داده نمیشود نمیدانیم که او منتظر این خبر بودهاست یا نه، خبری تلخ که بسیار غیرمنتظره است (شما چه فکر میکنید؟).
از رستوران خارج میشود (هوا تاریک است) و به نظر میرسد که به سمت مقصدی نامشخص قدم میزند، بسیار درگیر، مغشوش و آشفته به نظر میرسد، او ادامه میدهد و زمانی که به جادهای بیرون از شهر رسیدهاست هوا کمی روشن شدهاست، او برمیگردد و به پشت سر نگاه میکند، شاید تازه متوجه شده باشد که چقدر راه را آمده است اما به نظر میرسد که قدم زدن و حفظ کردن این ریتم به او کمک میکند تا با خودش کنار بیاید و اوج آشفتگی را تحمل کند، در همین حین توجه او به تیر چراغ برق یا تلفن که عکس کسی که از دست رفته و چند گل به یاد او گذاشتهاند توجه او را جلب میکند (میتواند نشانهای از مرگ باشد). حالا کامل روز شدهاست، او وارد جایی میشود (فکر کنم مترو)، از اولین پلهها که بالا میرود، دیگر آن ریتم پیاده رفتن از دست رفتهاست (شاید خسته شده)، او دیگر نمیتواند مقاومت کند، بغض میکند، خم میشود و به سختی میشکند.
او تمام تلاش خود را میکند و خودش را جمع و جور میکند و به آرامی به راه خود ادامه میدهد. این فیلم به احتمال زیاد به تنهایی اشاره میکند و رفتار انسان در مورد مشکلاتی که فقط برای خودش قابل لمس است و نمیتواند آن را با دیگران در میان بگذارد و تلاشی برای حفظ کردن خودش دور از چشم عموم. همانند نام آهنگ و این فیلم کوتاه واقعاً آن زمان از شبانه روز یعنی تاریکی قبل از طلوع خورشید تا زمانی که آسمان کم کم روشن میشود اوقات خاصی به نظر میرسد. برداشت شما از این فیلم کوتاه چیست؟ حتماً با ما آن را در میان بگذارید. (فراموش نکنید که الیزابت ماس چه بازیگر قدرتمندی است.)
آهنگ محیط تاریکی دارد، نشانهی چندانی از امید در آن نمیبینیم، مگر احساسی شبیه به دست و پا زدن و مبارزه در تاریکی و تلاش برای رسیدن به روزنهای از نور که با لحظهای فراموشی و کنار آمدن با خودمان رقم میخورد ولی زیبایی و آرامشی در کل آهنگ وجود دارد که پس از پایان آن بر شما تاثیر میگذارد و کمی احساس سبکی میکنید. فکر میکنم توضیحات کافی را داده باشم، این آهنگ و موزیک ویدئو فوق العاده آن را از دست ندهید.
آهنگ بسیار زیبای The Ludlows شاهکاری از جیمز هورنر
افسانههای خزان (Legends of the Fall) فیلمی حماسی، تاریخی و درام محصول 1994 کشور آمریکا به کارگردانی ادوارد زوئیک است. برد پیت، آنتونی هاپکینز، آیدان کویین، جولیا اورموند، هنری توماس، گوردون توتوسیس و تانتو کاردینال از بازیگران این فیلم هستند. افسانههای خزان بر اساس رمانی با همین نام نوشته جان هریسون ساخته شده است. فیلم دربارهی سه برادر است که همراه پدرشان در اویل قرن بیستم میلادی در زمینهای بکر و دشتهای مونتانا زندگی میکنند و نشان میدهد که چگونه طبیعت، تاریخ، جنگ و عشق بر روی زندگی آنها اثر میگذارد. فیلم نامزد دریافت سه جایزهی اسکار بود که تنها در بخش بهترین فیلمبرداری موفق شد این جایزه را ببرد.
موسیقی زیبای این فیلم ساخته جیمز هورنر فقید، آهنگساز بزرگ هالیوود است. به یکی از زیباترین و بهترین آثار جیمز هورنر از موسیقی متن فیلم افسانههای خزان با نام The Ludlows گوش میکنیم. یک موسیقی جاودانه با ملودی بسیار زیبا و دوستداشتنی که بیشک جز بهترینهای تاریخ موسیقی سینما است.
با شنیدن این آهنگ انگار دارید زیباییهای شگفتانگیز و جادویی ایالت مونتانا را با چشم خود میبینید، سفری به دشتهای بکر و زیبای مونتانا که گلهی بوفالوها در آن چِرا میکنند، کوهستانهای خیرهکننده و ماستنگهایی (اسب وحشی) که در آنجا زندگی میکنند و در پایان سفر به یک دریاچهی رویایی با آبی زلال میرسید که دور تا دور آن را جنگل و کوههای باشکوه احاطه کردهاند. مثل رودهای زیبای موناتانا این موسیقی به قلب شما جریان پیدا میکند و شما را غرق در زیبایی خود میکند، تصور این زیباییهای بهشتی با آهنگسازی افسانهای مانند جیمز هورنر کار آسانیست. اثری پر از احساس، زیبایی و شکوه که از آن لذت خواهید برد. احساس شما راجع به این آهنگ چیست؟
موزیک گیک را دنبال کنید تا مثل این آهنگ، با هم بهترینهای جیمز هورنر، این آهنگساز بزرگ سینما را مرور کنیم. اثر قبلی که از این هنرمند در موزیک گیک معرفی کردیم، موسیقی تم زیبای فیلم آپولو ۱۳ بود. بهترین آثار جیمز هورنر از نظر شما کدام هستند؟ آنها را به ما معرفی کنید تا افراد بیشتری از این موسیقیهای زیبا لذت ببرند.
فرانتس شوبرت (Franz Schubert) (زادهٔ ۳۱ ژانویهٔ ۱۷۹۷ – درگذشتهٔ ۱۹ نوامبر ۱۸۲۸) آهنگساز برجستهی اتریشی اواخر دورهی کلاسیک و ابتدای دورهی رمانتیک بود. این نابغهی موسیقی دوازدهمین فرزند از چهارده فرزند خانوادهی شوبرت بود. در سنین ۱۱ تا ۱۶ سالگی او خوانندهی گروه کر سلطنتی وین بوده و در همان جا درس موسیقی را از آنتونیو سالیری فرا میگیرد و در همین دوره است که علارغم مخالفت پدرش رو به آهنگسازی میآورد.
در 16 سالگی، زمانی که تحت تاثیر آهنگسازان بزرگی چون هایدن، موتسارت و بتهوون بود نخستین سمفونی خود را نوشت. در سال بعد یعنی در ۱۷ سالگی، نخستین اپرا، نخستین مس و نخستین لِید (موسیقی آوازی) خود یعنی Gretchen am Spinnrade را میآفریند. تا نوزده سالگی او ۱۸۰ اثر که شامل کار آوازی ، اپرا، سمفونی و مس میشدند را خلق کرد. شوبرت با وجود عمر کوتاهش تا سن ۳۱ سالگی آثار بسیار ارزشمندی از خود به جای گذاشت. بیش از ۶۰۰ (کار آوازی)، ۷ سمفونی کامل، ۲۲ سونات پیانو، ۱۵ کوارتت و ۷ مس تنها بخشی از آثار این موسیقیدان بزرگ هستند. شوبرت در سن ۲۶ سالگی به بیماری سیفلیس دچار شد و در نهایت در سن ۳۱ سالگی بر اثر تب تیفوئید در شب ۱۹ نوامبر سال ۱۸۲۸ در منزل بردارش فردیناند درگذشت و همانطور که وصیت کرده بود در جوار آرامگاه بتهوون به خاک سپرده شد.
شوبرت علاقه بسیاری به موسیقی آوازی داشت و شهرت جهانی او هم به خاطر کارهای آوازیاش است که بخش اعظم آثار این آهنگساز را تشکیل میدهند. Ellens dritter Gesang (به انگلیسی: “Ellen’s Third Song”) یکی از برجستهترین آثار موسیقی کلاسیک از این آهنگساز میباشد که آن را در سال ۱۸۲۵ در سن ۲۸ سالگی ساخت و با نام Ave Maria (آوه ماریا) شناخته میشود.
این اثر بخشی از اپوس ۵۲ شوبرت است که برای شعر حماسی سِر والتر اسکات، “بانوی دریاچه” ساخته شدهاست. البته در واقع شوبرت اثری با نام آوه ماریا ندارد ولی در متن شعر اصلی موسیقی “Ellens dritter Gesang” آوه ماریا (به انگلیسی: Hail Mary) (به فارسی: درود بر مریم) وجود دارد. این شعر توسط آدام استارک به آلمانی ترجمه شدهاست که شوبرت برای ترجمهی آلمانی آن موسیقی ساخته است. یکی از شاهکارهای شوبرت که در زمان زندگی او هم بارها تنظیم و اجرا شد. هنرمندان بسیاری از جمله لوچانو پاواروتی، آندریا بوچلی، ماریا کالاس و سلن دیون نسخههای بسیار زیبایی از این اثر را ضبط و منتشر کردهاند.
چهار نسخهی مختلف آوه ماریا را برای این نوشته در نظر گرفتم که همگی از زیباترین و محبوبترین نسخههای این آهنگ هستند:
قطعه اول: نسخهی فوق العاده آوه ماریا (آلمانی) با صدای باربارا بانی، خواننده سوپرانو مشهور آمریکایی. این قطعه حدود 70 میلیون بار در یوتیوب شنیده شده و یکی از منحصر به فردترین اجراهاست که شما را در زیبایی خود غرق میکند. صدای مدهوشکننده باربارا بانی پس از چندین ساعت شنیدن پیاپی این قطعه هم خستهکننده نخواهد بود.
قطعه دوم: آندریا بوچلی با صدای رویاییاش اجراهای بسیار زیبای زیادی از آوه ماریا دارد. نسخهای که میشنویم از آلبوم Sacred Arias است. همچنین یک اجرای زنده هم از آندریا بوچلی در ادامه میتوانید تماشا کنید.
قطعه سوم: لوچانو پاواراتی بزرگ هم اجراهای زیادی از آوه ماریا داشته است، این قطعه از آلبوم بهترینهای پاواراتی انتخاب شدهاست. اجرای زندهی زیبای پاواروتی از این آهنگ را میتوانید در ادامه تماشا کنید.قطعه دوم: آندریا بوچلی با صدای رویاییاش اجراهای بسیار زیبای زیادی از آوه ماریا دارد. نسخهای که میشنویم از آلبوم Sacred Arias است. همچنین یک اجرای زنده هم از آندریا بوچلی در ادامه میتوانید تماشا کنید.
قطعه چهارم: یکی از زیباترین نسخههای بیکلام آوه ماریا (تنظیم برای پیانو و ویولن) که اجرایی گوشنواز از آرتور گرومیو ویولونیست بلژیکی و ایشتوان هایدو پیانیست مجارستانی است. این نسخه حدود 7 میلیون بار در یوتیوب شنیده شدهاست.
متن لاتین (دعای مسیحیان کاتولیک):
Ave Maria, gratia plena, Maria, gratia plena, Maria, gratia plena, Ave, Ave, Dominus, Dominus tecum. Benedicta tu in mulieribus, et benedictus, Et benedictus fructus ventris (tui), Ventris tui, Jesus. Ave Maria!
Sancta Maria, Mater Dei, Ora pro nobis peccatoribus, Ora, ora pro nobis; Ora, ora pro nobis peccatoribus, Nunc et in hora mortis, In hora mortis nostrae. In hora, hora mortis nostrae, In hora mortis nostrae. Ave Maria!
ترجمه انگلیسی:
Hail Mary, full of grace, Mary, full of grace, Mary, full of grace, Hail, Hail, the Lord The Lord is with thee. Blessed art thou among women, and blessed, Blessed is the fruit of thy womb, Thy womb, Jesus.
Holy Mary, Mother of God, Pray for us sinners, Pray, pray for us; Pray for us sinners, Now, and at the hour of our death, The hour of our death. The hour, the hour of our death, The hour of our death. Hail Mary!
ترجمه آلمانی:
Ave Maria! Jungfrau mild, Erhöre einer Jungfrau Flehen, Aus diesem Felsen starr und wild Soll mein Gebet zu dir hin wehen. Wir schlafen sicher bis zum Morgen, Ob Menschen noch so grausam sind. O Jungfrau, sieh der Jungfrau Sorgen, O Mutter, hör ein bittend Kind! Ave Maria!
Ave Maria! Unbefleckt! Wenn wir auf diesen Fels hinsinken Zum Schlaf, und uns dein Schutz bedeckt Wird weich der harte Fels uns dünken. Du lächelst, Rosendüfte wehen In dieser dumpfen Felsenkluft, O Mutter, höre Kindes Flehen, O Jungfrau, eine Jungfrau ruft! Ave Maria!
Ave Maria! Reine Magd! Der Erde und der Luft Dämonen, Von deines Auges Huld verjagt, Sie können hier nicht bei uns wohnen, Wir woll’n uns still dem Schicksal beugen, Da uns dein heil’ger Trost anweht; Der Jungfrau wolle hold dich neigen, Dem Kind, das für den Vater fleht. Ave Maria!
ترجمه فارسی:
[سلام بر تو ای مریم ای نعمت رسیده خدا باتوست میان همه زنان تو خجسته هستی و میوه درون تو خجسته است مریم مقدس مادر خدا برای ما بیچارگان گناهکار اکنون و در هنگام مرگ دعا کن آمین]
منبع ترجمه : دانته آلیگیری، کمدی الهی، جلد سوم (بهشت)، ترجمۀ شجاعالدین شفا، صحفۀ ۱۶۱۲، پانوشت یک با سپاس از کاربر سایت، Mohammad عزیز
مرثیهای بر یک رؤیا (Requiem for a Dream) یک فیلم درامِ روانشناسی آمریکایی محصول 2000 به کارگردانی دارن آرونوفسکی و با بازی الن برستین، جنیفر کانلی، جرد لتو و مارلون وینز است. فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشتهی هوبرت سلبی جونیور ساخته شده که دارن آرونوفسکی به همراه این نویسنده فیلنامه فیلم را نوشتهاست. این فیلم چهار شکل مختلف از اعتیاد به مواد را نشان میدهد، چهار شخصیت که به رسیدن به آرزوها و خواستههای خودشان به مرور رو به زوال و نابودی میروند. مرثیهای بر یک رؤیا برای اولین بار در جشنواره فیلم کن در سال 2000 نمایش داده شد و نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد. الن برستین برای بازی در این فیلم جز نامزدهای اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن سال بود.
موسیقی بسیار زیبای فیلم مرثیهای بر یک رؤیا ساختهی کلینت منسل است که همکاری بسیار نزدیکی با دارن آرونوفسکی دارد و موسیقی اولین ساختهی بلند این کارگردان به نام “Pi” و همچنین چند فیلم دیگر او از جملهی قوی سیاه، کشتیگیر، چشمه و نوح را هم ساختهاست. موسیقی مرثیهای بر یک رؤیا یکی از آثار موفق و برتر کلینت منسل است که در واقع شروعی موفق برای عملکرد درخشان او در موسیقی فیلم بود. کار اجرای موسیقی فیلم برعهدهی کوارتت زهی آمریکایی کرونوس بودهاست.
از موسیقی این فیلم قطعهی بسیار زیبا و شنیدنی Lux Aeterna بسیار مورد استقبال قرار گرفت. این اثر یکی از برترین و مشهورترین آثار در کارنامهی حرفهای کلینت منسل است. موسیقیای فوق العاده و تاثیرگذار که بارها و بارها در جاهای مختلف مانند تیزرها و تریلرها از آن استفاده شده است و بعید میدانم که تا کنون آن را نشنیده باشید. این آهنگ مجدداً تنظیم شد و در تریلر فیلم “ارباب حلقهها: دو برج” با عنوان “Requiem for a Tower” به کار رفت. در تریلر فیلمهای دیگری از جمله بابلیون ای.دی، رمز داوینچی، چشمه، من افسانهام، آفتاب و پارک ملی دره گلها این موسیقی به کار رفته است.
از Lux Aeterna در بسیاری از مستندها، نماهنگها و برنامههای تلویزیونی (گات تلنت بریتانیا، ساکر ساتردی و…) استفاده شده و در صدا و سیمای ملی ایران هم در تولیدات بسیاری به کار رفته که یکی از آنها برنامه تلویزیونی مشهور «هزار راه نرفته» است. در کل آن طور که من دیدم آخر همهی مستندها با موضوعهای افشاگرانه، ایدئولوژیک، پیشگویی و هشدار آخرالزمان و تئوریهای توطئه به این آهنگ ختم میشود که این خود میزان اثرگذاری این قطعه را نشان میدهد.
اگر بخواهیم یک لیستپخش از تاثیرگذارترین موسیقیهای تاریخ درست کنیم این آهنگ بدون شک در آن جای خواهد داشت. هدفون را در گوش بگذارید، چشمانتان را ببندید، نفسی عمیق بکشید، زمانی که این موسیقی به اوج برسد تمام موهای تنتان سیخ خواهد شد و آن زمان است که موسیقی تمام وجود شما را فرا گرفتهاست. میگویند موسیقی متن باید در فیلم بسیار تاثیرگذار باشد، خب اگر مرثیهای بر یک رؤیا را دیدهاید متوجه شدهاید که موسیقی فیلم به نحو احسن کار خود را انجام میدهد و اما این آهنگ از فیلم هم فراتر میرود.
چنانچه به اندازهی قانع کافی نشدید باید بگویم که آندرس بریویک، عامل حملات وحشتناک نروژ در سال ۲۰۱۱ در جزیرهٔ اوتایا، هنگامی که ۶۹ تن که اکثراً نوجوان بودند را به رگبار میبست، این آهنگ را با حداکثر میزان صدا در آیپاد خود گوش میداد تا بتواند ترس و اضطراب وحشتناکی که در حین مرتکب شدن این عمل داشت را بپوشاند. او میگوید که این قطعه را بسیار دوستداشته و Lux Aeterna به معنای “نور ابدی” است که عنوان بسیار مناسبی میباشد. او گفتهاست: “چند صد بار به این آهنگ گوش کردم ولی از آن خسته نشدم.” همچنین اظهار میکند که این آهنگ بسیار الهامبخش است و نوعی خشم شدید را در وجود شما بیدار میکند. البته او نسخهی ارباب حلقهها یا Requiem for a Tower از این آهنگ را ترجیح دادهاست. توضیحات بیشتر را باید شما بدهید! چه احساسی به این آهنگ فوق العاده دارید؟
در قرار دادن نسخههای مختلف این آهنگ وسواس زیادی به سراغم آمد و من چهار نسخه از این اثر مشهور را برای این نوشته انتخاب کردم. اولین که همان نسخه اصلی آلبوم موسیقی فیلم است، دومین هم نسخهی تریلر ارباب حلقههاست که به طور رسمی به صورت یک تم کوتاه منتشر شده، نسخهی سوم همان نسخهی ارباب حلقهها (Requiem for a Tower) میباشد که یک اجرای قوی از London Music Works است و در نهایت هم یک ریمیکس بسیار مشهور و پرطرفدار از این آهنگ که میتوان گفت بهترین و قویترین ریمیکس این اثر است.
همچنین آثار قبلی کلینت منسل را در موزیک گیک دنبال کنید، اثر قبلی این هنرمند در سایت آهنگ Stay With Me از موسیقی فیلم چشمه بود. از کوارتت کرونوس هم موسیقی زیبای بازی دستینی ۲ را با شما به اشتراک گذاشتیم.
در موزیک گیک که به تک تک آثار برجستهی یک آلبوم موسیقی به صورت جداگانه میپردازیم. با آلبوم “در زمان من” یانی شروع میکنیم که قبلاً یکی از آثار زیبای آن به نام “In the Morning Light” یا “در نور صبحگاه” را در موزیک گیک با شما اشتراک گذاشتیم. در این نوشته به قطعهی Until the Last Moment یا “تا آخرین لحظه” که آخرین تِرَک آلبوم فوق العاده زیبای In My Time است میپردازیم. این اثر را یانی برای اولین بار در کنسرت آکروپلیس یونان اجرا کرد که یکی از زیباترین و محبوبترین آهنگهای اوست.
نوای پیانوی در این آهنگ بسیار دوستداشتنی و مدهوشکننده است. این موسیقی به خوبی معرف حال و هوای خاص آثار یانی و موسیقی بینظیر او که زیباترین لحظات زندگی انسان را رویاگونه یادآوری میکند و باعث میشود در آینده قدر لحظه لحظهی این اوقات زیبا در زندگی را بیشتر بدانیم. هیچکس بهتر از خود یانی این اثر را توصیف نمیکند: “این آهنگ در مورد قدردانی از زندگی است. همانطور که همهی ما میدانیم زندگی بسیار کوتاه و همینطور بسیار شکننده است، بنابراین نام این اثر تا آخرین لحظه است. ” اصلاً به خاطر همین چیزهاست که عاشق یانی هستیم و کسی را پیدا نمیکنیم که از شاهکارهای او لذت نبرد. پیام این آهنگ به صورت خلاصه شده این است: تا آخرین لحظه زندگی عشق بورزید…
در کنسرت سال 2006 آمریکا این اثر فوق العاده را اجرا کرد که به نظر من زیباترین اجرای این اثر است (حتی بهتر از اجرای آکروپلیس). ساموئل یروینیان در این کنسرت غوغا میکند. نوای فوق العاده ویولن او به همراه پیانوی جادویی یانی به درون مرکز احساسات انسان نفوذ میکند و ناگهان در سراسر وجود آدم پخش میشود. به همراه نسخه اصلی صوتی این آهنگ از آلبوم در زمان من، نسخه صوتی اجرای زنده آمریکا را برای شما عزیزان آماده کردهام. همینطور میتوانید دو اجرای تماشایی آمریکا و آکروپلیس یونان (با رهبری شهرداد روحانی عزیز) این اثر فوق العاده را در ادامه مشاهده کنید. شما کدام اجرا را بیشتر دوست داشتید؟
جان آتمن (John Ottman) (زاده 6 جولای 1964) آهنگساز موسیقی فیلم و تدوینگر آمریکایی است. در سال 1988 آتمن از مدرسه هنرهای سینمایی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی فارغ التحصیل شد. او بیشتر به خاطر همکاری با برایان سینگر، کارگردان آمریکایی شناخته میشود. جان آتمن به عنوان آهنگساز و تدوینگر در فیلمهای مظنونین همیشگی، بازگشت سوپرمن، شاگرد توانا، ایکس 2: مردان متحد، والکری، جک غولکش، مردان ایکس: روزهای گذشته آینده و مردان ایکس: آخرالزمان با این کارگردان همکاری کردهاست. از دیگر فیلمهای برجستهای که او برای آنها موسیقی ساخته است میتوان به خانه مومی، چهار شگفتانگیز، چهار شگفتانگیز: قیام موجسوار نقرهای، تهاجم و پسر فضایی اشاره نمود.
به عنوان اولین اثر از جان آتمن در موزیک گیک به یکی از بهترین آثار او از موسیقی فیلم مردان ایکس: روزهای گذشته (X-Men: Days of Future Past) آینده گوش میکنیم که یک فیلم ابرقهرمانی محصول 2014 آمریکا به کارگردانی برایان سینگر است. قطعهی Hope یا Xavier’s Theme از موسیقی این فیلم یکی از برترین آثاری است که تا به حال من در سری فیلمهای مردان ایکس یا دیگر فیلمهای مارول شنیدهام.
این قطعه در یکی از زیباترین لحظات فیلم که مکالمه بین چارلز اگزاویه گذشته و چارلز اگزاویه آینده در زمان و پس از آن است به کار رفته و برای لمس تاثیرگذاری فوق العاده این موسیقی، باید آن را درون فیلم بشنوید تا مشاهده کنید که چگونه ببیننده فیلم را تکان میدهد. این هنر سازننده موسیقی فیلم است تا اثر خود را مطابق همان حس و حال شخصیت فیلم بسازد و جان آتمن هنرمندانه از پسِ این کار برآمده است. انسانی که راه خود را گم کردهاست و حالا زمانی که همه به او احتیاج دارند، باید دوباره بپاخیزد. خیزش برای امید همان حسی است که در اوج زیبای این آهنگ به شنونده القا میشود.
اگر به دنبال آهنگی شبیه به آهنگ Time اثر هانس زیمر از موسیقی فیلم تلقین هستید، این اثر را شما پیشنهاد میکنم. مطمئناً پس از شنیدن قطعه Hope متوجه شباهت و احساس مشابه بین این دو اثر میشوید. امیدوارم که از این اثر بسیار زیبا لذت ببرید.
آهنگ Merry Christmas Mr Lawrence از ریوئیچی ساکاموتو
ریوئیچی ساکاموتو (Ryuichi Sakamoto) (زاده ۱۷ ژانویهٔ ۱۹۵۲) موسیقیدان، خواننده، آهنگساز، تهیهکننده موسیقی، کنشگر، نویسنده و بازیگر ژاپنی است. او فعالیت حرفهای خود را در دورهی دانشگاه در دهه هفتاد میلادی به عنوان موسیقیدان استودیو (ضبط)، تهیهکننده و تنظیمکننده شروع نمود. اولین موفقیت بزرگ او در سال ۱۹۷۸ به عنوان یکی از موسسان گروه موسیقی الکترونیک یلو مجیک ارکسترا (Yellow Magic Orchestra) رقم خورد. ساکاموتو و دو عضو دیگر گروه، هارومی هوسونو و یوکیهیرو تاکاهاشی از پیشگامان موسیقی در سبکهای سینثپاپ، تکنو و هاوس بودند.
به عنوان آهنگساز موسیقی فیلم او موفق به کسب جوایز معتبری همچون یک جایزه اسکار، یک بفتا، یک گرمی و دو جایزه گلدن گلوب شدهاست. از جمله مشهورترین فیلمهایی که ریوئیچی ساکاموتو برای آنها موسیقی ساختهاست میتوان به کریسمس مبارک، آقای لارنس، آخرین امپراتور، آسمانِ سرپناه، بودای کوچک و بازگشته اشاره نمود. ساکوموتو همچنین به عنوان آهنگساز و سناریو نویس در انیمهها و بازیهای ویدئویی کار کردهاست. در سال ۲۰۰۹ او نشان عالی هنر و ادبیات را از وزارت فرهنگ فرانسه به خاطر فعالیت و نقشش در موسیقی دریافت کرد.
به عنوان اولین اثر از این هنرمند در موزیک گیک، به سراغ یکی از برجستهترین آثار او از موسیقی متن فیلم کریسمس مبارک، آقای لارنس میرویم. کریسمس مبارک، آقای لارنس (Merry Christmas, Mr. Lawrence) یا Furyo یک فیلم جنگی درام بریتانیایی-ژاپنی محصول ۱۹۸۳ به کارگردانی ناگیسا اوشیما، تهیهکنندگی جرمی توماس و با بازی دیوید بویی، تام کونتی، ریوئیچی ساکاموتو، تاکشی کیتانو و جک تامپسون است. موسیقی متن این فیلم که خود ریوئیچی ساکاموتو هم در آن ایفای نقش کردهاست یکی از برترین آثار او بوده که موفق شد تا برای آن جایزه بهترین موسیقی فیلم سال را در جشنوارهی بفتا کسب کند. قطعهی Merry Christmas Mr Lawrence از موسیقی این فیلم یکی از برترین و محبوبترین آثار ساکاموتو است که تبدیل به یکی از موسیقیهای محبوب تعطیلات کریسمس در ایالات متحده، ژاپن و بریتانیا شدهاست. یک آهنگ موسیقی باکلام از همین قطعه با نام “Forbidden Colours” با صدای دیوید سیلوین منتشر شدهاست.
یک اثر شگفتانگیز و فوق العاده که شاید بتوان به آن لقب بهترین اثر ساکاموتو را داد. آهنگی رویایی و مملو از زیبایی که یک راست به مرکز تمام احساسات انسان میرود، مانند یک ماشین زمان عمل میکند و یاد همه خاطرات گذشته را زنده میکند. یکی از احساسیترین موسیقیهایی که در تمام عمرم شنیدهام، چنین اثری را میتوان از یک استاد ژاپنی انتظار داشت، به راستی که ژاپنیها مردم متفاوتی هستند! نسخهی اصلی و درون فیلم این آهنگ که با موسیقی الکترونیک ساخته شده بسیار زیباست ولی اوج زیبایی این آهنگ را در نسخهی کلاسیک به خصوص نسخهی تکنوازی پیانو آن میتوان تجربه کرد! هر سه نسخه این اثر فوق العاده را برای شما قرار دادم تا چیزی از این شاهکار احساسی را از دست ندهید، به اضافه آنها پیشنهاد میکنم اجرای تماشایی این اثر از ریوئیچی ساکاموتو را از دست ندهید.
گلادیاتور (Gladiator) فیلمی درام تاریخی حماسی محصول ۲۰۰۰ به کارگردانی ریدلی اسکات و نویسندگی دیوید فرانزونی، جان لوگان و ویلیام نیکلسون است. راسل کرو، واکین فونیکس، کانی نیلسن و الیو رید از بازیگران این فیلم هستند. گلادیاتور موفق شد جایزهی اسکار بهترین فیلم سال و بهترین بازیگر مرد سال (راسل کرو) در مراسم هفتاد و سومین جوایز اسکار کسب کند. این فیلم همچنین توانست جایزه بهترین فیلم سال در جشنوارههای گلدن گلوب، بفتا و انجمن تهیهکنندگان آمریکا را از آن خود کند. پنج جایزه اسکار، چهار جایزه بفتا و دو جایزه گلدن گلوب از مهمترین افتخارات این شاهکار تاریخ سینما هستند.
فیلم گلادیاتور با واکنش بسیار مثبت و تحسین منتقدان و تماشاگران رو به رو شد و توانست فروش خوبی را در گیشه را تجربه کند، گلادیاتور همچنین به عنوان یکی از بهترین آثار ریدلی اسکات شناخته میشود که علاوه بر کسب اسکار بهترین فیلم سال توانست او را نامزد اسکار بهترین کارگردانی کرد. یکی از بهترین فیلمها و شاید بهترین فیلم تاریخ سینما با موضوع تاریخ روم باستان که باید حتماً ببینید. چگونه ممکن است یک ژنرال تبدیل به برده و یک برده تبدیل به امپراتور شود؟
موسیقی متن فیلم گلادیاتور یکی از برترین موسیقیهای متن در تاریخ سینماست که ساختهی هانس زیمر آهنگساز بزرگ هالیوود و لیسا جرارد خواننده و موسیقیدان استرالیایی است. موسیقی متن این فیلم به اعتقاد برخی بهترین اثر زیمر است، یکی از آلبومهای موسیقی فیلم که باید حتماً بشنوید که البته بعید میدانم آثار درخشان و مشهور آن را قبلاً نشنیده باشید. این فیلم صحنههای حماسی و احساسی زیادی دارد که تاثیرگذاری آنها با هنر نابغهای به نام هانس زیمر به اوج خود میرسد.
صحنههای پایانی فیلم که شامل نبرد بین مکسیموس و کومودوس و پس از آن است، یکی از بهترین پایانهایی است که میتوانید در یک فیلم ببینید. در این پایان فوق العاده سه قطعهی آخر آلبوم موسیقی این فیلم را میشنوید که یکی از آنها قطعهی شاهکار Honor Him است. یک دقیقه و نوزده ثانیهای که برای یکی از زیباترین و حماسیترین پایانهای تاریخ سینما کافیست. تمام افتخار، شکوه و حماسهی گلادیاتور را میتوان در این اثر استادانه تجربه کرد. واقعاً حیف است که این اثر یک دقیقه باشد، میتوان راحت به آن یک ساعت گوش کرد و خسته نشد. اگر گلادیاتور را تماشا کرده باشید محال است که آن دیالوگ لوسیلا (کانی نیلسن) را فراموش کنید: او سرباز رم بود. به او احترام بگذارید.