آهنگ Bibo no Aozora اثر زیبای ریوئیچی ساکاموتو

۱۹۹۶ آلبومی از آهنگساز و پیانیست ژاپنی ریوئیچی ساکاموتو است که شامل ساخته‌های محبوب این آهنگساز است که برای سه‌نوازی پیانو تنظیم شده‌اند. یکی از قطعات این آلبوم با نام Bibo no Aozora در چندین فیلم و سریال به کار رفته‌است که برجسته‌ترین آن‌ها فیلم بابل (Babel) است که هر دو نسخه‌ی این آهنگ یعنی هم نسخه‌ی آلبوم ۱۹۹۶ و نسخه‌ی ۰۴ آن در فیلم بابل به کار رفتند.

بابل فیلمی درام محصول ۲۰۰۶ به کارگردانی الخاندرو گونسالس اینیاریتو و نویسندگی گی‌یرمو آریاگا است. برد پیت، کیت بلانشت، گائل گارسیا برنال، کوجی یاکوشو، آدریانا بارازا و دنیکو کیکوچی از نقش‌آفرینان این فیلم هستند. بابل داستان چهار خانواده را روایت می‌کند به صورت غیرمستقیم با موضوعی به هم مرتبط می‌شوند.

موسیقی فیلم بابل ساخته گوستاوو سانتائولایا آهنگساز برجسته‌ای آرژانتینی است. بابل در بخش بهترین موسیقی متن فیلم توانست جوایز اسکار و بفتا را ببرد و همچنین در جشنواره گلدن گلوب نامزد دریافت این جایزه شد. گوستاوو سانتائولایا مانند بسیاری از آثار خود از ساز مخصوص خود رون‌روکو استفاده کرد که نتیجه‌ی آن بسیار موفق و ماندگار بود.

یکی از مشهورترین قطعات موسیقی فیلم بابل آهنگ Bibo no Aozora / Endless Flight and Babel است که مجموعه‌ای از سه آهنگ مختلف است که شامل قطعه‌ی Bibo no Aozora از ریوئیچی ساکاموتو و قطعات Endless Flight و Babel از گوستاوو سانتائولایا است. این قطعه در پایان زیبای فیلم و تیتراژ پایانی آن به کار رفت که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

آهنگ اول که نام ژاپنی آن Bibo no Aozora است که تنظیمی جدید از یک ترانه‌ی ساکاموتو به همین نام از آلبوم Smoochy که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. معنای عنوان این آهنگ به ژاپنی زیبایی آسمان آبی است. با توجه به مضمون ترانه‌ی اصلی این قطعه هم نسبتاً غم‌ناک است. ترکیب ویولن و پیانوی آهنگ بسیار گیرا و فوق العاده است. غمِ‌ اثر بیشتر از طریق سازهای زهی منتقل می‌شود که حالت انعکاس و تکرار دارند، نوای پیانو اما نرم‌تر و لطیف‌تر است و احساس کار را کمی متعادل می‌کند. نسخه‌ای از این آهنگ که ساکاماتو آن در یک اجرای زنده با تک‌نوازی پیانو اجرا می‌کند بسیار زیباست و شاید بگویم زیباترین نسخه‌ی آهنگ است، اجراهای زنده ریوئیچی ساکاموتو بسیار قوی و فوق العاده هستند و گاهاً حتی از ضبط‌های استودیویی هم بهترند.

پس از آهنگ زیبایی آسمان آبی نوبت به قطعه‌ی Endless Flight یا پرواز بی‌پایان از گوستاوو سانتائولایا می‌رسد که یکی از رویایی‌ترین و زیباترین ساخته‌های اوست. کافیست نوای ساز رون‌روکو این آهنگ یکبار بشنوید تا برای همیشه در یاد شما ماندگار شود. حالت پژواکی که در ملودی این آهنگ وجود بخش زیبا و دوست‌داشتنی این آهنگ است، این موسیقی آنقدر زیباست که می‌توانیم آن را زیبایی بی‌پایان بنامیم. قطعه‌ی پایانی هم از گوستاوو سانتائولایا یک تک‌نوازی ساز رون‌روکو است.

دو اثر اول به نوعی ارتباطی معنایی با هم دارند، ابتدا زیبایی آسمان آبی و پس از آن پرواز بی‌پایان. نکته‌ی زیبای دیگر انتقال بین آهنگ‌هاست که بسیار فوق العاده‌ است و برای لحظاتی کوتاه پایان زیبایی آسمان آبی با آغاز پرواز ابدی با هم برخورد می‌کنند که بسیار دوست‌داشتنی است. اثری متفاوت و‌ شنیدنی از یکی از ماندگارترین فیلم‌های سینما و از برندگان جایزه اسکار بهترین موسیقی متن که امیدوارم از آن لذت ببرید.

فراموش نکنید که در موزیک گیک آثاری برتر از هر دو هنرمند یعنی ریوئیچی ساکاموتو و گوستاوو سانتائولایا معرفی کردیم، آخرین اثر از ریوئیچی ساکاموتو موسیقی شاهکار او برای موسیقی فیلم The Revenant بود و آخرین از گوستاوو سانتائولایا در موزیک گیک، آهنگ De Ushuaia a La Quiaca بود که آن هم با ساز رون‌روکو نواخته شده‌است، پیشنهاد می‌کنم این دو اثر فوق العاده را گوش کنید و لذت ببرید.

اجرای شنیدنی و بسیار زیبای تک‌نوازی این آهنگ از ساکاموتو در توکیو سال ۲۰۰۵

قطعه Manchester Minimalist Piano and Strings از لسلی باربر

لسلی باربر (Lesley Barber) زاده‌ی سال ۱۹۶۲، آهنگساز کانادایی و سازننده‌ی موسیقی فیلم، موسیقی تئاتر، موسیقی مجلسی و ارکسترال برای گروه‌ها است، او همچنین رهبر ارکستر، پیانیست، تهیه‌کننده موسیقی و‌ نوازنده‌ی چند ساز است. باربر بیشتر برای ساختن موسیقی فیلم‌های منچستر بای د سی، آخر شب، می‌توانی روی من حساب کنی، منسفیلد پارک و موسیقی سریال خرس کوچک (Little Bear) شناخته می‌شود.

او زاده‌ی ۱۹۶۲ در تورنتو، انتاریو کانادا است، باربر آهنگسازی را از سن ده سالگی آغاز کرد و برنده‌ی چند جایزه آهنگ‌سازان جوان شده‌است. وی در سال ۱۹۸۸ با مدرک کارشناسی ارشد آهنگسازی موسیقی از دانشگاه تورنتو فارغ‌التحصیل شد. پس از دوران دانشگاه چند سال را صرف آهنگسازی تئاتر کرد و برای بیش از ۲۰ تئاتر موسیقی ساخت. او ذکر کرده که از تورو تاکه‌میتسو، جان کوریلیانو، یوزف هایدن، سوفیا گوبایدولینا، استیو رایش، پی‌جی هاروی، رادیو هد، کارتر برول، انیو موریکونه و فیلیپ گلس در موسیقی تاثیر گرفته‌است. لسلی باربر در سال ۲۰۱۶ به عنوان اولین آهنگساز زن در میزگرد هالیوود ریپورتر در کنار هانس زیمر، جاستین هورویتز، نیکولاس بریتل، جان دبنی و هائوشکا حضور پیدا کرد.

منچستر بای د سی (Manchester by the Sea) یک فیلم درام محصول ۲۰۱۶ به نویسندگی و کارگردانی کنت لونرگان و درخشش کیسی افلک، میشل ویلیامز، کایلی چندلر و لوکاس هجز است. این فیلم با تحسین و نقدهای بسیار مثبتی از منتقدان روبرو شد و توانست با بودجه‌ی ۹ میلیون دلاری خود ۷۹ میلیون دلار بفروشد. منچستر بای د سی در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار با ۶ نامزدی حضور پیدا کرد که موفق شد تا در بخش‌های بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی جایزه اسکار را ببرد همچنین در هفتاد و چهارمین دوره جوایز گلدن گلوب در ۵ بخش کاندید بود که تنها در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد موفق به کسب جایزه شد.

لسلی باربر سازننده موسیقی این فیلم است که تاکنون مهم‌ترین اثر او‌به شمار می‌رود، باربر همچنین سازننده موسیقی فیلم قبلی لونرگان یعنی می‌توانی روی من حساب کنی بوده‌است‌. کار رهبری ارکستر موسیقی برعهده جیمز شرمن بوده‌است. از موسیقی فیلم منچستر بای د سی به یک آهنگ بسیار زیبا با نام Manchester Minimalist Piano and Strings گوش می‌کنیم که همانطور که از نام آن پیداست یک قطعه موسیقی مینیمال با حال و هوای فیلم با پیانو و سازهای زهی است.

ملودی اثر بسیار زیباست و نوای پیانو در آن بسیار گوش‌نواز است، در نیمه‌های آهنگ با اضافه شدن سازهای زهی همان ملودی تبدیل به یک ملودی مهیج می‌شود و البته دقیقاً همان چیزی است که موسیقی این فیلم باید باشد، این همان چیزیست که منچستر بای د سی است. فضایی نسبتاً آرام و غم‌زده که توسط پیانو ساخته می‌شود به ناگاه با ضرباتی سنگین از جنس حقیقتی تلخ که توسط سازهای زهی وارد می‌شوند به فضایی میهج همراه با تنشی نهان تبدیل می‌شود و این از نقاط قوت کار لسلی باربر است.

این قطعه یکی از بهترین و زیباترین ساخته‌های لسلی باربر است و جالب است بدانید که این آهنگ به عنوان موسیقی اصلی فیلم در هنگام اهدای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در مراسم‌های اسکار، گلدن گلوب و بفتا به کیسی افلک پخش شد. اثری زیبا و متفاوت که امیدوارم از آن لذت ببرید.

قطعه Una mattina اثری از لودویکو اناودی

لودویکو ماریا انریکو اناودی (زاده ۲۳ نوامبر ۱۹۵۵) پیانیست و آهنگساز ایتالیایی است. او آموزش ‌دیده‌ی کنسرواتوار وِردی میلان و حرفه‌ی خودش در موسیقی را به عنوان یک آهنگسازِ موسیقیِ کلاسیک آغاز کرد که بعداً سبک‌های دیگری مانند پاپ، راک، فولک و موسیقی ملل را در برگرفت. اناودی برای چندین فیلم، ‌سریال و تریلر موسیقی ساخته است. موسیقی فیلم‌های دست‌نیافتنی‌ها و من هنوز اینجا هستم، و موسیقی سریال‌های اینجا انگلستان است و دکتر ژیواگو از مطرح‌ترین آثار او هستند.

به یکی از برترین آثار اناودی از آلبوم Una mattina گوش‌ می‌کنیم. این آلبوم در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. اناودی در مورد این آلبوم می‌گوید:

«اگر کسی درباره این آلبوم از من بپرسد، خواهم گفت که مجموعه‌ای از آهنگ‌هاست که با یک داستان به همدیگر مرتبط شده‌اند اما بر خلاف دیگر آلبوم‌ها، متعلق به زمانی در گذشته نیست، در مورد من در زمان حال، زندگی من و چیزهای اطرافم صحبت می‌کند. درباره پیانوی من که نام آن را Tagro گذاشته‌ام، فرزندان من جسیکا و لئو، گلیم نارنجی رنگی که به اتاق نشیمن خانه روشنی می‌دهد، ابرها که در میان آسمان به آهستگی عبور می‌کنند، نور آفتاب که از پنجره به درون می‌آید، موسیقی‌ای که کوش می‌کنم، کتاب‌هایی که خوانده‌ام و آن‌هایی که نخوانده‌ام، خاطرات من، دوستان من و مردمی که دوستشان دارم.»

آهنگ Una mattina از این آلبوم یکی از برترین و محبوب‌ترین ساخته‌های لودویکو اناودی است که در پایان زیبای این فیلم The Intouchables به کار رفت و پس از آن محبوبیت این اثر به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد. یک موسیقی احساسی فوق العاده که بین آثار مدرن پیانو کم‌نظیر است و می‌توانید آن را در اکثر پلی‌لیست‌های موسیقی کلاسیک مدرن و تک‌نوازی پیانو پیدا کنید.

فرقی نمی‌کند که شنونده به موسیقی بی‌کلام علاقه داشته باشد یا نه یا سبک موسیقی مورد علاقه او چه باشد، این کار اناودی برای عواطف و احساسات انسان است و آنقدر قوی است که هر شنونده‌ای را به خود جذب می‌کند. این قطعه در پایان فیلم The Intouchables نقش پر رنگی ایفا می‌کند و شادی، اشک، خوشحالی و ‌قدرانی را با هم پیوند می‌دهد و احساسات را به اوج می‌برد. Una mattina از آن دسته از آثاریست که شما را عاشق پیانو می‌کند.

اولین آهنگی که از لودویکو اناودی در موزیک گیک قرار گرفت، قطعه‌ی Primavera از آلبوم Divenire بود که امیدوارم آن را هم بشنوید و لذت ببرید و در ضمن اگر تا حالا The Intouchables را تماشا نکرده‌اید این فیلم فوق العاده را به شما پیشنهاد می‌کنم، از آن فیلم‌هاییست که پس از تماشای آن بسیار حال شما خوب خواهد بود، این فیلم nv با رتبه ۴۰ در لیست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDb قرار دارد.

اجرای آهنگ فوق العاده Una Mattina توسط لودویکو اناودی

موسیقی تم فیلم American Beauty اثری از توماس نیومن

زیبایی آمریکایی (American Beauty) یک فیلم درام آمریکایی محصول سال ۱۹۹۹ به نویسندگی آلن بال و کارگردانی سَم مِندِس است. کوین اسپیسی، آنت بنینگ، تورا برچ، آلیسون جانی، پیتر گلگر، مینا سوواری، وس بنتلی و کریس کوپر بازیگران این فیلم هستند‌. زیبایی آمریکایی به مسائلی همچون زندگی، عشق، خوشبختی، مشکلات شخصیتی و عاطفی، همجسگرایی می‌پردازد و ساختار خانواده در جامعه مدرن آمریکا مورد انتقاد قرار می‌دهد.

این فیلم برنده ۵ جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم سال شده‌است. یک فیلم فوق‌العاده که از زمان عرضه همواره در لیست بهترین‌های سینما و جز ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ در وبسایت IMDb بوده‌است. اگر تاکنون زیبایی آمریکایی را تماشا نکرده‌اید، تماشای آن را به شما پیشنهاد می‌کنم.

موسیقی زیبای فیلم زیبایی آمریکایی یکی از برترین آثار توماس نیومن (زاده ۲۰ اکتبر ۱۹۵۵ میلادی) آهنگساز برجسته اهل آمریکا است. نیومن تاکنون ۱۴ بار نامزد جایزه اسکار و ۳ بار نامزد جایزه گلدن گلوب شده و ۵ جایزه گرمی، ۲ جایزه بفتا، ۱ جایزه امی و جوایزی دیگر را در کارنامه دارد. موسیقی فیلم زیبایی آمریکایی نامزد جایزه اسکار و جایزه گلدن گلوب بهترین موسیقی متن سال شد و جایزه‌ی بفتای بهترین موسیقی فیلم را از آن خود کرد همچنین آلبوم ساندترک این فیلم برنده‌ی جایزه گرمی بهترین موسیقی متن برای رسانه‌های تصویری شد. به یک قطعه‌ی بسیار زیبا و فوق‌العاده که به نوعی موسیقی تم فیلم زیبای آمریکایی هم است گوش می‌کنیم.

این قطعه‌ و پیانوی آن واقعاً چیزی متفاوت است که تقریباً در هیچ یک آثار موسیقی فیلم نظیر و حتی شبیه هم ندارد. شاید اگر بخواهم این موسیقی نیومن را توصیف کنم، صفات شگفت‌انگیز و اعجاب‌انگیز برای آن مناسب باشد. می‌توان نشست و ساعت‌ها به این شاهکار گوش کرد. اثری عمیق و تاثیرگذار که احساسات شنونده را قبضه می‌کند.

موسیقی تم زیبایی آمریکایی غمگین و کمی تاریک است اما این غم و حس عجیب و مرموزی که با آن همراه است در مسیر درستی قرار دارند. شاید با شنیدن این آهنگ احساس تنهایی کنیم ولی بعضی اوقات این تنهایی لازم است، چون در تنهایی است که خودِ واقعی‌مان هستیم. در هنگام گوش دادن به این اثر انگار که زمان متوقف می‌شود و موسیقی ما را به جایی دیگر می‌برد، فرصتی به ما می‌دهد تا چیزی را پیدا کنیم، چیزی را ببینیم که همیشه وجود داشته ولی از نظر ما پنهان مانده‌است یا شاید هم نیاز باشد چیزی را در وجودمان بیدار کنیم تا بهتر و عمیق‌تر ببینیم. زندگی ما بزرگترین شگفتی است و زیبایی‌های بی‌شماری در آن وجود دارد، کافیست تا از نزدیک‌تر ببینیم. از این زیبایی مطلق لذت ببرید.

این قطعه‌ی زیبا بسیار کوتاه است و شاید شما هم مثل من دوست داشتید این قطعه طولانی‌تر بود، به همین خاطر یک قطعه‌ی دیگر از آلبوم موسیقی فیلم زیبایی آمریکایی با نام Any Other Name که بسیار شبیه به موسیقی تم فیلم است را هم می‌توانید در ادامه دانلود کنید، همچنین دو اثر دیگر توماس نیومن را که تاکنون در موزیک گیک معرفی کرده‌ایم را فراموش نکنید،  آهنگ Nemo Egg از موسیقی انیمیشن در جستجوی نمو و آهنگ Shawshank Prison از موسیقی فیلم رستگاری در شاوشنک که از دیگر آثار برتر نیومن هستند.

آهنگ The Night King اثری از رامین جوادی

در حالی که بسیاری فصل هشتم و نهایی سریال بسیار محبوب بازی تاج و تخت را دنبال می‌کنند، افراد زیادی هم مشتاقانه منتظر هستند تا هر چه زودتر موسیقی فصل هشتم را بشوند. موسیقی نقش مهمی را در بازی تاج و تخت ایفا می‌کند، از موسیقی تیتراژ مشهور آن که کمتر کسی است که حالا آن را نشناسد تا به کارگیری قطعاتی خاص و منحصربفرد برای حساس‌ترین و مهم‌ترین قسمت‌های سریال که نفس همه بینندگان را بند می‌آورد. رامین جوادی با کاری که در موسیقی سریال بازی تاج و تخت انجام داد بدون شک خود را به سطحی بالاتر ارتقاء داد و شهرت و محبوبیت او به طور چشمگیری افزایش یافت، حالا او بیش از آهنگسازان هم دوره خود می‌درخشد و احتمالاً موسیقی عناوین بزرگی از فیلم و سریال مثل پروژه بزرگ بعدی اچ‌بی‌او و جایگزین Game of Thrones هم به او سپرده شود.

پس از پخش قسمت سوم فصل هشتم بازی تاج و تخت و بالاخره آغاز نبرد بین زنده‌ها و ارتش مردگان و شاه شب، در لحظات پایانی این قسمت چیزی که علاقه‌مندان به ساندترک این سریال دوست داشتند رقم خورد. یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین بخش‌های کل سریال با یک موسیقی فوق‌العاده همراه شد که تقریباً مورد توجه همه بینندگان قرار گرفت. پایان این قسمت آنقدر جذاب و نفس‌گیر بود که به دیالوگ زیادی نیاز نداشت و فقط یک موسیقی خاص و گیرا برای آن مناسب به نظر می‌رسید‌ و رامین جوادی این کار را به نحو احسن با قطعه‌ی The Night King یا شاه شب انجام داد.

پایان قسمت سوم فصل هشتم از نظر ساخت شباهت زیادی به صحنه کشتار دسته جمعی توسط سرسی لنیستر در قسمت پایانی فصل ششم یعنی قسمت بادهای زمستان داشت. آن صحنه بدون هیچ دیالوگی و با قطعه ماندگار جوادی با نام Light of the Seven پیش رفت و تبدیل به یکی از بهترین قسمت‌های سریال شد و احتمالاً تجربه موفق آن باعث شد تا داستان در پایان قسمت سوم فصل پایانی به همان گونه پیش رود.

دو قطعه «شاه شب» و «نور هفت اقلیم» هم بسیار به هم شبیه هستند، هر دو قطعه طولانی هستند و بسیار ساده آغاز می‌شوند اما در ادامه که به اوج می‌رسند با نفس‌گیرترین لحظات سریال همراه می‌شوند و فرجامی را رقم می‌زنند. نکته دیگر حضور پررنگ پیانو در هر دو قطعه است که قبلاً گفتیم چیز رایجی در ساندترک بازی تاج و تخت نیست و پیانو بیشتر تاثیرگذاری در لحظات مهم به کار می‌رود. همه چیز در این قطعه فوق العاده است و مشخص است که برای لحظه به لحظه‌ی این پایان ساخته شده‌است‌. احساسات، تلاش، مبارزه، خستگی، تنهایی، دلاوری، مرگ، شجاعت، سرنوشت، نابودی و فرجام.

مطلب ویژه موزیک گیک از بازی تارج و تخت که معرفی ده تا از بهترین ریمیکس‌های موسیقی تیتراژ سریال بازی تاج و تخت است را فراموش نکنید و از طریق آرشیو آهنگ‌های Game of Thrones موسیقی‌های دیگر این سریال را از موزیک گیک دریافت کنید و یا بشنوید.

آهنگ Valse di Fantastica اثری از یوکو شیمیمورا

یوکو شیمیمورا (Yoko Shimomura) (زاده ۱۹ اکتبر ۱۹۶۷) آهنگساز و پیانیست ژاپنی است که بخاطر آثارش در صنعت بازی‌های ویدئویی شناخته می‌شود. او را می‌توان یکی از مهم‌ترین زنان در موسیقی بازی‌های ویدئویی دانست. شیمیمورا بلافاصله پس از فارغ‌التحصیل شدن از کالج موسیقی اوزاکا به این عرصه وارد شد، تا سال ۱۹۹۳ برای کمپانی کپکام کار کرد، جایی که او در مجموع موسیقی ۱۶ بازی را به صورت انفرادی یا مشترک ساخت که شامل بازی‌‌های نظیر Final Fight و Street Fighter II: The World Warrior می‌شدند.

از سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۰۲ شیمیمورا برای کمپانی اسکوئر کار کرد و آهنگسازی هشت بازی از جمله‌ یکی از بهترین آثارش یعنی موسیقی بازی Kingdom Hearts را ساخت که آخرین بازی او برای کمپانی اسکوئر قبل از ترک آن جا بود. پس از آن کارش را به صورت مستقل با ساخت موسیقی بازی Mario and Luigi: Superstars Saga شروع کرد و کمپانی موسیقی خود با نام Midiplex را راه انداخت و با آن که به صورت آزاد کار می‌کرد، به کار بر روی پروژه‌های کمپانی اسکوئر انیکس که شامل تمام سری Kingdom Hearts و دیگر بازی‌هایی همچون The 3rd Birthday و Final Fantasy XV می‌شد ادامه داد. آثار شیمیمورا بین گیمرها محبوبیت بسیاری پیدا کرد و او چند کنسرت از بهترین آثارش را برگزار کرد. برخی کارهای او مجدداً تنظیم شده و به صورت آلبوم‌های جداگانه مانند نسخه پیانو آثار او منتشر شدند.

فاینال فانتزی ۱۵ (Final Fantasy ‌XV) یک بازی اکشن نقش‌آفرینی است که توسط کمپانی اسکوئر انیکس توسعه یافته و برای پلی‌استیشن ۴ و ایکس‌باکس وان در سال ۲۰۱۶ و برای مایکروسافت ویندوز در سال ۲۰۱۸ منتشر شده‌است. موسیقی بسیار زیبای این بازی را که شامل ۹۶ قطعه می‌باشد را یوکو شیمومورا ساخته‌است. به یکی از زیباترین و بهترین آثار این آهنگساز از موسیقی بازی فاینال فانتزی ۱۵ با نام Valse di Fantastica گوش می‌کنیم.

یوکو شیمیمورا معتقد است که موسیقی باید پیامی نرم و لطیف را به شنونده منتقل کرد و خب در این قطعه هم چیزی جز این نمی‌شنویم. شاید اگر با دنیای انیمه‌ها و بازی‌های ژاپنی آشنایی نداشته باشید پس از شنیدن این آهنگ فکر کنید که یکی از آثار شهرداد روحانی باشد! سبک موسیقی یوکو شیمومورا بسیار دلنشین و دوست‌داشتنی است و Valse di Fantastica هم یکی از بهترین‌های اوست. یک والتز بسیار زیبا، رویایی و دل‌انگیز که هر لحظه از آن احساس بسیار خوبی به شما می‌دهد. اگر این آهنگ زیبا را دوست داشتید می‌توانید نسخه‌ی پیانو رسمی این آهنگ را در ادامه بشنوید و دریافت کنید.

آهنگ Flight from the City اثری از یوهان یوهانسون

یوهان یوهانسون (زاده ۱۹ سپتامبر ۱۹۶۹ – مرگ ۹ فوریه ۲۰۱۸) آهنگساز ایسلندی موسیقی تئاتر، رقص، تلویزیون و فیلم بود. سبک آثار او ترکیبی از ارکستراسیون سنتی با عناصر الکترونیک است. او سال ۲۰۰۲ اولین آلبوم انفرادی خودش را منتشر کرد و در سال ۲۰۱۶ طی قراردادی با دویچه گرامافون، آخرین آلبوم انفرادی‌اش با نام Orphée را منتشر کرد. موسیقی فیلم‌های زندانیان، سیکاریو، ورود و نظریه همه‌چیز مهم‌ترین آثار او در بخش موسیقی فیلم هستند. وی برای موسیقی‌های دو فیلم نظریه همه‌چیز و سیکاریو یک نامزدی اسکار بهترین موسیقی فیلم را کسب کرد و جایزه‌ی گلدن گلوب بهترین موسیقی فیلم را برای نظریه همه‌چیز از آن خود کرد. او در سن ۴۸ سالگی در برلین به دلیل اووردوز تصادفی ناشی از مصرف کوکائین همراه با دارو درگذشت.

اورفه (Orphée) نام آخرین آلبوم انفرادی یوهانسون است که با الهام از اورفئوس شاعر و آوازه‌خوان اسطوره‌ای یونان باستان ساخته شده‌است. اورفه مسیری از تاریکی به روشنایی است. داستانی درباره مرگ و تولد دوباره، ذات دست‌نیافتنی خلقت و هنر و ذات ناپایدار حافظه ما. اثری درباره تغییر، عشق و هنر، درباره بازتاب روابط ما انسان‌ها با یکدیگر. به یکی از بهترین آثار این یوهان یوهانسون از این آلبوم با نام Flight from the City گوش می‌کنیم.

اثری ساده اما پر معنا و بسیار عمیق که ما را در خود غرق می‌کند. این قطعه موزیک ویدئو بسیار زیبایی دارد که همه چیز را در مورد آن می‌گوید و پیشنهاد می‌کنم که حتماً آن را تماشا کنید. در مورد این آهنگ باید بگویم که خیلی سخت است که بعد از مرگ یوهانسون با شنیدن این آهنگ به چیز دیگر به جز خود او فکر کنم. در موسیقی فیلم آثار آهنگسازان بسیار زیادی را شنیده‌ام اما یوهانسون از آن دسته آهنگسازانی بود که آثارش از بقیه متفاوت و حس خاصی داشت. با سبک موسیقی مخصوص به خودش، یوهانسون هیچ مشکلی برای خلق یک فضای بسیار گیرا و متفاوت از محیط و چیزی که می‌خواهد توصیف کند نداشت و این کار را به آسانی انجام می‌داد. جای تاسف که دیگر نمی‌توانیم آثار یوهان یوهانسون را بشنویم.

در ادامه حتماً با چند اثر برتر این آهنگساز آشنا خواهیم شد. قطعه‌ای که شنیدیم به شدت حال و هوای On the Nature of Daylight اثر فوق العاده تاثیرگذار و شنیدنی مکس ریشتر را داشت که موزیک ویدئو آن را هم در پست آهنگ می‌توانید تماشا بکنید. متأسفانه امکان قرار دادن موزیک ویدئو یا فیلم کوتاه آهنگ Flight from the City (پرواز از شهر) در سایت وجود نداشت اما پیشنهاد می‌کنم در یوتیوب حتماً آن را تماشا کنید.

قطعه Ambre اثری از نیلس فرام

نیلس فرام (Nils Frahm) ‌‌(زاده ۲۰ سپتامبر ۱۹۸۲) موسیقی‌دان، آهنگساز و تهیه‌کننده موسیقی آلمانی ساکن برلبن است. او به خاطر ترکیب موسیقی کلاسیک و الکترونیک و همچنین رویکرد غیرمعمولش به استفاده از پیانو و ترکیب پیانوی گرند، پیانوی دیواری، سینث‌سایزر رولند مدل Juno-60، پیانوی رودرز و به کارگیری دستگاه‌های قدیمی در آثارش شناخته می‌شود.

Wintermusik آلبومی از نیلس فرام در سبک کلاسیک مدرن، متشکل از ۳ قطعه است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. یک آلبوم بداهه‌نوازی پیانو با ترکیب چلستا و ارگ با حال و هوای زمستان و کریسمس که در حقیقت به عنوان هدیه کریسمس برای خانواده و دوستان نیلس ساخته شده بود. به اولین قطعه‌ از این آلبوم با نام Ambre گوش می‌کنیم که یک پیانو نوازی بسیار زیبا، آرامش‌بخش و دل‌نشین است که از شنیدن آن همواره لذت خواهید برد.

در موزیک گیک سعی می‌کنیم به هنرمندان جدید و سبک کلاسیک مدرن و امبیت بیشتر بپردازیم، این سبک موسیقی علاوه بر سادگی و زیبایی برای تمرکز، آرامش و یا مطالعه‌کردن هم بسیار مناسب می‌باشند. اگر به دنبال یک قطعه بسیار زیبا و آرامش‌بخش نظیر این قطعه هستید پس آهنگ At the Ivy Gate از برایان کرین را که که چندی پیش در سایت معرفی کردیم از دست ندهید. اگر هنرمند یا آهنگی در سبک کلاسیک مدرن یا کلاسیک معاصر موردعلاقه شماست حتماً به ما معرفی کنید تا ما آن را در موزیک گیک به اشتراک بگذاریم.

موسیقی تم فیلم The King’s Speech اثری از الکساندر دسپلا

سخنرانی پادشاه (The King’s Speech) یک فیلم تاریخی درام بریتانیایی محصول ۲۰۱۰ به کارگردانی تام هوپر و نویسندگی دیوید سیدلر است. کالین فرث، جفری راش و هلنا بونهام کارتر ستارگان این فیلم هستند. سخنرانی پادشاه بخشی از زندگی جرج ششم، پادشاه بریتانیا که دچار لکنت زبان بود را روایت می‌کند. این فیلم در مراسم جوایز اسکار سال ۲۰۱۱ موفق شد ۱۲ جایزه اسکار از جمله جایزهٔ اسکار بهترین فیلم را از آن خود کند.

موسیقی فیلم سخنرانی پادشاه را الکساندر دسپلا آهنگساز برجسته فرانسوی ساخته است که نامزد بخش بهترین موسیقی فیلم در جوایز اسکار، گلدن گلوب و بفتا نامزد بوده و جایزه گرمی بهترین ساندترک را از آن خود کرده‌است. موسیقی سخنرانی پادشاه بسیار ملایم و ساده است و دسپلا درباره‌ی آن می‌گوید‌‌: این فیلم درباره‌ی آوای صداست و موسیقی باید با این مسئله و همچنین سکوت و زمان ارتباط برقرار کند.

یکی از زیباترین آثار موسیقی فیلم سخنرانی پادشاه موسیقی تم اصلی آن با نام The King’s Speech است که یک قطعه‌ی ساده، ملایم و دلنشین پیانو و سازهای زهی که جز بهترین کارهای الکساندر دسپلا به شمار می‌رود. این تم دو احساس مختلف را با خود دارد، غمناک مثل اندوه پادشاه و دلگرم کننده و زیبا به مانند دوستی پادشاه و لیونل و این دقیقاً کاریست که یک موسیقی تم باید انجام بدهد.

اثر قبلی که از الکساندر دسپلا در موزیک گیک شنیدیم تم فوق العاده Obliviate از موسیقی متن فیلم هری پاتر و یادگاران مرگ – قسمت ۱ بود، یکی از بهترین‌های دسپلا در طول فعالیت هنری‌اش که بی‌شک جز یکی از بهترین‌های تم‌های تاریخ سینماست، پیشنهاد می‌کنم که حتماً به این قطعه هم گوش کنید.

آهنگ At the Ivy Gate اثری از برایان کرین

برایان کرین (Brian Crain) آهنگساز و پیانیست زادهٔ هالیوود کالیفرنیا در ایالات متحده آمریکاست. او از سنین ابتدایی به موسیقی علاقه نشان داد و با سوت زدن این کار را شروع کرد. فقط شش سال داشت که والدینش برای او یک پیانو خریدند تا به شکوفا کردن استعداد فرزندشان کمک کند اما او ابتدا علاقه‌ی چندانی به این ساز نشان نداد و همچنان به آهنگ زدن با سوت زدن ادامه داد. برایان در ده سالگی شروع به یادگیری درس‌های پیانو کرد اما به ورزش بیسبال بسیار علاقه داشت و آرزوی تبدیل شدن به یک بازیکن حرفه‌ای بیسبال را در سر داشت و به همین دلیل پیانو را رها کرد اما نهایتاً در این راه موفق نشد. بعد از مدتی به سراغ پیانوی خود بازگشت و بدون اینکه قصد انجامش را داشته باشد، تمرین آهنگساز با پیانو می‌کرد.

برایان در اوایل دهه بیست سالگی‌اش کار آهنگسازی فیلم کودکان که برنده جایزه شده بود را انجام داد. در همین سنین بود که خانواده‌‌اش تشویق کردند که آثار خود را ضبط و منتشر کند. او هیچ وقت به طور جدی به انتشار آثارش فکر نکرده بود اما زمانی که اولین آلبومش منتشر شد و بازخوردهای خوبی از آن گرفت، تمام وقتش را صرف نوشتن و ضبط آثار پیانو کرد. او حالا به شوخی می‌گوید که بهترین چیزی که تاکنون برایش اتفاق افتاده این است که یک بازیکن حرفه‌ای بیسبال نشده‌است. برایان کرین تا کنون ۱۷ آلبوم رسمی منتشر کرده و بسیاری از آثار او در فیلم‌ها و تبلیغات تلویزیونی در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد. برایان در سال ۲۰۱۳ به عنوان سفیر فرهنگی افتخاری برای یئونگول یکی از سایت‌های برگزاری المپیک زمستانی ۲۰۱۸ در کره جنوبی انتخاب شد.

به یکی از زیباترین آثار برایان کرین از آلبوم Piano and Light محصول ۲۰۱۱ به نام At the Ivy Gate گوش می‌کنیم. تک‌نوازی شنیدنی، احساسی و بسیار زیبای پیانو که برای بار اول هم که آن را بشنوید احساسات شما را لمس می‌کند و به دل می‌نشیند. هر گاه که در تنهایی به این آهنگ گوش کنید شما را به جای دیگری می‌برد، شاید یک باغ رویایی با مسیری سرسبز که در انتهای آن دروازه‌ای پوشیده از پیچک می‌بینید. دوست دارید آن سیمت درب چه باشد؟ این دیگر با شماست فقط تصور کنید.

این قطعه تاثیرگذار جز محبوب‌ترین آثار برایان کرین است که شاید شما هم قبلاً آن را شنیده باشید. امیدوارم از تک‌نوازی پیانو لذت ببرید و اگر اثری دیگری از این هنرمند مورد علاقه شماست حتماً آن را به ما معرفی کنید.