جسپر کید (Jesper Kyd) آهنگساز و طراح صدا دانمارکیِ برندهی جایزهی بفتا است. او متولد ۳ فوریه سال ۱۹۷۲ است و آهنگسازی عناوین مشهوری از بازیهای ویدئویی نظیر چهار بازی اول سری موفق Assassin’s Creed، سری Hitman، سری Borderlands، سری State of Decay، Darksiders II، Forza Horizon 4 و بسیاری دیگر را برعهده داشتهاست. او همچنان کار آهنگسازی چند فیلم سینمایی و دو سریال را انجام داده اما بیشتر به خاطر آثار موفق در زمینهی بازیهای ویدئویی شناخته میشود.
جسپر کید
جسپر کید کار ساخت چهار عنوان اول سری مشهور و بسیار موفق اساسینز کرید را برعهده داشته و از بین همهی آثار او موسیقی فوق العاده بازی Assassin’s Creed II را میتوان موفقترین و شناختهشدهترین اثر دانست. موسیقی این بازی همواره در دنیای بازیها زبانزد بود و بدون شک جز بهترین موسیقیهای تاریخ صنعت گیم است. قطعهی بسیار زیبای Ezios Family از موسیقی بازی اساسینز کرید ۲، مشهورترین موسیقی کل این سری و یکی از بهترین و محبوبترین موسیقیهای بازیهای ویدئویی است و هر پلیلیستی از بهترین ساندترک بازیها بدون وجود این قطعه ناقص است. صدای گوشنواز و بسیار زیبایی که در این آهنگ میشنوید صدای خانم ملیسا کاپلان است که در چند پروژه دیگر هم با جسپر کید همکاری کرده است. امیدوارم از این اثر زیبا لذت ببرید.
هر پلیلیستی از بهترین موسیقی بازیها بدون این قطعه ناقص است.
از موسیقی سری بازیهای اساسینز کرید، موسیقی تم بازی Assassin’s Creed Odyssey ساختهی The Flight را در موزیک گیک معرفی کردیم که امیدوارم آن آهنگ را هم بشنوید و لذت ببرید.
The Tale of Viktor Navorski موسیقی تم زیبای فیلم ترمینال از جان ویلیامز
ترمینال (The Terminal) فیلمی کمدی-درام محصول ۲۰۰۴ آمریکا به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و با بازی تام هنکس، کاترین زتا-جونز و استنلی توچی است. ترمینال داستان مردی از اروپای شرقی است که در فرودگاه جان اف کندی آمریکا گیر کرده است و نمیتواند وارد ایالات متحده بشود و از طرفی دیگری به دلیل کودتای نظامی امکان بازگشت به کشورش کارکوژیا را ندارد.
موسیقی این فیلم اثری از جان ویلیامز آهنگساز بزرگ و برجستهی هالیوود است که آهنگسازی بیشتر فیلمهای استیون اسپیلبرگ را برعهده داشت است. همکاری بین دو را میتوان یکی از درخشانترین همکاریهای تاریخ هالیود دانست. ویلیامز وظیفهی آهنگسازی برخی از مشهورترین عناوین اسپیلبرگ از جمله آوارهها، برخورد نزدیک از نوع سوم، ایندیانا جونز مهاجمان صندوق گمشده، ئی. تی. موجود فرازمینی، ایندیا جونز و معبد مرگ، ایندیانا جونز و آخرین جنگهای صلیبی، پارک ژوراسیک، نجات سرباز رایان، فهرست شیندلر و مونیخ را عهدهدار بودهاست.
به یکی از زیباترین آثار جان ویلیامز از فیلم ترمینال با نام The Tale of Victor Navorski یا Victor’s Tale گوش میکنیم. این قطعه به عنوان تم اصلی فیلم و شخصیت اول آن ویکتور ناوورسکی است که با توجه به داستان فیلم، تطابق فوق العادهای بین این تم و شخصیت ناوورسکی پیدا میکنید. برخلاف بسیاری از تمهای جان ویلیامز که اغلب ارکسترال هستند، این تم با محوریت ساز کلارینت است، یک اثر زیبا و متفاوت که امیدوارم از آن لذت ببرید.
قطعه De Ushuaia a La Quiaca اثری از گوستاوو سانتائولایا
گوستاوو سانتائولایا (Gustavo Santaolalla) (زادهی ۱۹ آگوست ۱۹۵۱) موسیقیدان، آهنگساز موسیقی فیلم و تهیهکننده موسیقی آرژانتینی و برندهی دو جایزه متوالی اسکار بهترین موسیقی فیلم برای موسیقی فیلمهای کوهستان بروکبک (۲۰۰۵) و بابل (۲۰۰۶) است.
به یکی از زیباترین و مشهورترین آثار گوستاوو سانتائولایا با نام De Ushuaia a La Quiaca گوش میکنیم. این قطعه از آلبومی به نان Ronroco است که در سال ۱۹۹۸ توسط این هنرمند منتشر شد. نام این آلبوم اشاره به یکی از سازهای آمریکای جنوبی به نام رونروکو دارد که نوعی ساز مشابه به ساز چارانگو میباشد. رونروکو ساز محبوب سانتائولایاست که او در بسیاری از ساختههای خود آن را به کار برده و به نوعی از شناسههای اصلی آثار او به شمار میرود.
ساز رونروکو، نوعی ساز مشابه به ساز چارانگو
در سال ۱۹۸۵ لئون خیهکو موسیقیدان، آهنگساز و خواننده مشهور آرژانتینی بعد از سه سال تور کشوری، آلبومی با نام De Ushuaia a La Quiaca منتشر کرد که گوستاوو سانتائولایا وظیفهی تهیهکنندگی آن را بر عهده داشت. این عنوان به معنای از اوسوایا به لا کیاکا است. لا کیاکا یک شهر کوچک در ایالت خوخوی کشور آرژانتین در همجواری مرز بولیوی و شمالیترین شهر آرژانتین است و اوسوایا شهری در استان فیرا دل نوئگو و جنوبیترین شهر کشور آرژانتین و کرهی زمین است که به آخرین نقطهی جهان مشهور است.
پس عنوان این آهنگ به فارسی «از اوسوایا به لا کیاکا’ است که با طی مسافت بین دو شهر شما از کل کشور آرژانتین گذر میکنید. سانتائولایا از این قطعه فوق العاده در موسیقی فیلم خاطرات موتور سیکلت (The Motorcycle Diaries) محصول ۲۰۰۴ استفاده کرده که شاید این قطعه را به عنوان ساندترک این فیلم بشناسید. گوشهایمان را میسپاریم به هنر فوق العاده گوستاوو سانتائولایا و سفری کوتاه را در سرزمین نقره تجربه میکنیم.
از اوسوایا به لا کیاکا، ۵۰ ساعت در ۲ دقیقه، سفری به سرزمین نقره، آرژانتین
با این قطعه در کل تا به اینجا سه آهنگ از گوستاوو سانتائولایا را در موزیک گیک معرفی کردیم که همه آهنگها را میتوانید در اینجا پیدا کنید. قطعهی قبلی از گوستاوو سانتائولایا شاهکار او برای موسیقی بازی The Last of Us بود که پیشنهاد میکنم حتماً آن را بشنوید.
اجرای قطعه زیبای از اوسوایا به لا کیاکا توسط گوستاوو سانتائولایا
مارپیچ یا Spiral یک آلبوم استودیویی از آهنگساز برجستهی یونانی موسیقی الکترونیک ونگلیس است که در دسامبر سال ۱۹۷۷ منتشر شد. این سومین آلبوم ونگلیس بود که در استودیوی نمو لندن تولید شد و تا اواخر دههی ۱۹۸۰ به عنوان اساس دیگر آثار او بود. ونگلیس برای قطعهی To the Unkown Man از این آلبوم یک جایزه Midem را در سال ۱۹۷۸ دریافت نمود.
لائوتسه میگوید: «موسیقی روحی است که میتواند توسط کهکشان شنیده شود. این گفتاورد بدون شک شامل حال موسیقی ونگلیس است.
Spiral یک آلبوم مفهومی است که ونگلیس برای ساخت آن از فلسفهی تائو که منصوب به لائوتسه فیلسوف چینی الهام گرفته، لائوتسه همه چیز را در مارپیچها میدید. این آلبوم اولین ونگلیس بود برای ساخت آن از سینثسایزر یاماها CS-80 استفاده کرد و در کارهای بعدی خود بسیار از آن استفاده کرد.
Yamaha CS-80 سینثسایزر محبوب ونگلیس که در آلبوم Spiral برای اولین بار از آن استفاده کرد.
To the Unkown Man یا «به مردی ناشناس از بهترینهای آلبوم Spiral و یکی از برجستهترین و برترین آثار ونگلیس است که شما احتمالاً با آن آشنایی داشته باشید چون در بسیار نماهنگها و برنامهها از آن استفاده شده است و شهرتی جهانی دارد.
این آهنگ با یک ملودی جادویی و آهنگسازی شگفتانگیز ونگلیس از مرزهای زمان و مکان عبور میکند و در حافظهی هر شنوندهای ماندگار میشود. یکی از آثار بدون تاریخ انقضا که فرقی نمیکند که چه زمانی و کجا آن را شنیده باشید، فراموش کردن آن بسیار دشوار است و دلیل آن هم مشخص است چون این یکی از بهترینهای ونگلیس است، یکی از بهترینهای ونگلیس بزرگ!
در موزیک گیک با هم تک به تک بهترین آثار ونگلیس را مرور میکنیم، در اینجا شما میتوانید بایگانی نوشتهها در مورد ونگلیس را مشاهده کنید و البته اثر قبلی ونگلیس در موزیک گیک که آهنگ مشهور Alphaاست را از دست ندهید. در ادامه هم میتوانید تصاویری از ونگلیس و سینثسایزر یاماها CS-80 را مشاهده کنید که این مدل سینثسایزر محبوب این هنرمند است.
عکسی قدیمی از ونگلیس در استودیو نمو حوالی سال ۱۹۷۷ در کنار سینثسایزر یاماها CS-80
ونگلیس در حال نواختن سینثسایزر موردعلاقهاش یاماها CS-80 در استودیو نمو
ونگلیس و سینثسایزر یاماها CS-80
ونگلیس در اوایل دهه هشتاد میلادی در حال کار با Yamaha CS-80
ونگلیس حوالی ۱۹۷۹ در حال کار بر روی آلبوم China
حوالی ۱۹۸۰ در کنار سینثسایزر یاماها CS-80
عکس گرفته شده در اواسط دهه هشتاد میلادی، CS-80 در سمت چپ ونگلیس
ونگلیس تا آخر دوران حرفهای درخشانش با سینثسایزر محبوبش Yamaha CS-80 کار میکرد.
رابرت دون هانتر دوگان یا راب دوگان (Rob Dougan) (زادهی ۲۱ مارچ ۱۹۶۹) آهنگساز استرالیایی ساکن لندن است که بیشتر به خاطر سبک موسیقی تلفیقیاش شناخته شده است. موسیقی او تلفیقی از عناصر موسیقی ارکسترال، تریپ هاپ و بلوز میباشد و به طور کلی ترکیب موسیقی کلاسیک با مؤلفههای موسیکی الکترونیک شناسهی اصلی آثار این آهنگساز است.
راب دوگان
شناختهشدهترین اثر راب دوگان که او را به شهرت رساند، قطعهای بیکلام به نام Clubbed to Death بود که در سال ۱۹۹۵ به صورت سینگل منتشر شد. این اثر در سال ۱۹۹۷ در فیلمی فرانسوی به همین نام به کار رفت اما در سال ۱۹۹۹ نسخهای از این آهنگ (Kurayamino Variation) در فیلم مشهور ماتریکس استفاده شد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و مجدداً توجهات را به خود جلب کرد. پس از این موفقیت این قطعه در سال ۲۰۰۲ مجدداً به همراه ریمیکسهای جدیدی منتشر شد.
استفاده از این آهنگ در فیلم ماتریکس بود که نام راب دوگان را بر سر زبانها انداخت.
آهنگ Clubbed to Death آنقدر گیرا و تأثیرگذار است که اکثراً آن را در کلیپها و مستندهایی که بررسی تئوریهای توطئه میپردازند میشنویم. هر گاه خواستید یک تئوری توطئه را مطرح کنید از این آهنگ استفاده کنید، آن وقت است که همه آن را جدی میگیرند. جالب است بدانید که ویدئو این آهنگ در یوتیوب با بیش از ۱۰۰ میلیون بازدید به خاطر مسائل کپیرایت پاک شد و ویدئو بعدی هم با بیش از ۴۰ میلیون بازدید همین سرنوشت را داشت.
کاور نسخه اصلی آهنگ
به احتمال بسیار زیاد شما هم مانند من این آهنگ را برای اولین بار در فیلم ماتریکس و در آن سکانس مربوط به شرح ماتریکس توسط شخصیت مورفیس شنیدید. این اثر فوق العاده راب دوگان با آن پیانو گوشنواز اواسط آهنگ و حضور پررنگ آن در یکی از ماندگارترین آثار تاریخ سینما، بدون شک جز یکی از زیباترین و محبوبترین آثار موسیقی بیکلام در دنیاست.
خب حالا حواستان به توضیحات آهنگ بود یا داشتید به خانم قرمز پوش نگاه میکردید؟ 😀
موسیقی تم فیلم The Weeping Meadow ساخته النی کاریندرو
علفزار گریان (The Weeping Meadow) یک فیلم برندهی جایزهی یونانی محصول سال ۲۰۰۴ به نویسندگی و کارگردانی تئو آنگلوپولوس است. این فیلم نیکوس پورسادینیس، واسیلیس کولووس و تولا استاتوپولویی برای اولین در جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش درآمد. این فیلم نخستین فیلم از سهگانهی آنگلوپولوس دربارهی وقایع تاریخ معاصر یونان است. غبار زمان (The Dust of Time) دومین فیلم این سهگانه میباشد که در نهایت این سهگانه با مرگ نابههنگام آنگلوپولوس ناتمام باقی ماند.
النی کاریندرو آهنگساز یونانی همچون دیگر فیلمهای تئو آنگلوپولوس وظیفهی ساخت موسیقی فیلم علفزار گریان و همچنین قسمت دوم این سهگانه یعنی غبار زمان برعهده داشتهاست. موسیقی تم فیلم The Weeping Meadow از جمله زیباترین آثار موسیقی متن این فیلم و النی کاریندرو است که همچنان مانند دیگر آثار او حال و هوای موسیقی او و فیلمهای آنگلوپولوس را به شنونده منتقل میکند، حسی که شاید در آثار دیگر نتوانید آن را پیدا کنید. اثری غمناک ولی بسیار زیبا و عمیقاً تأثیرگذار که آن قدر گیراست که قلب و احساسات شنونده را لمس میکند.
ترون: میراث (TRON: Legacy) فیلمی علمی تخیلی اکشن محصول 2010 کشور ایالات متحده به کارگردانی جوزف کوشینسکی است که کارگردانی فیلمهایی همچون Oblivion (محصول 2013) و Only the Brave (محصول 2017) را برعهده داشته است. در این فیلم ستارگانی همچون جف بریجس، گرت هدلند و اولیویا وایلد نقش آفرینی میکنند. این فیلم به نوعی دنبالهی فیلم Tron (محصول 1982) است.
در این فیلم ستارگانی همچون جف بریجس، گرت هدلند و اولیویا وایلد نقش آفرینی میکنند. این فیلم به نوعی دنبالهی فیلم Tron (محصول 1982) است. داستان ترون: میراث از این قرار است که سام فلین، پسر کوین فلین مهندس برجسته و موسس شرکت انکام که دنیایی دیجیتال به نام Grid خلق کرده، بعد از 20 سال به دنبال پدرش میرود و در نهایت سر از همان دنیای دیجیتالی که پدرش خلق کرده در میآورد و متوجه میشود که آن دنیا به پلیدی و شرارت کشیده شدهاست. اگر تا کنون ترون را ندیدهاید پیشنهاد میکنم آن را در لیست تماشای خود بگذارید و از داستان، جلوههای بصری و موسیقی فوق العاده آن لذت ببرید.
کوشینسکی، کارگرپ تصمیم میگیرد که گروه دفت پانک را که از طرفداران پر و پا قرص ترون هستند را به تیم ساخت این فیلم اضافه کند، آنها هم بسیار مشتاق برای همکاری در این پروژه بودند و این گونه بود که کار ساخت موسیقی فیلم قبل از ساخت خود فیلم آغاز شد. کار تنظیم و ارکستراسیون موسیقی فیلم هم برعهدهی جوزف تراپانزه آهنگساز، ارکستراتور، تنطیمکننده و رهبر ارکستر اهل ایالات متحده آمریکا بوده است.
اولین تجربهی ساخت موسیقی فیلم توسط این گروه برندهی جایزهی گرمی بهترین آلبوم سال، چیزی متفاوت از دیگر آثارشان بود و آنها در این ساندترک از عناصر ارکسترال بیشتری استفاده کردند و تنها به استفاده از سینث سایزرها اکتفا نکردند. نتیجه کار هم یک ساندترک فوق العاده با حال و هوایی متفاوت از سایر ساندترکهایی که تاکنون شنیدهایم بود. آلبوم ساندترک این فیلم توسط والت دیزنی رکوردز منتشر شد که بسیار موفق بود و در هفتهی اول 71000 نسخه در آمریکا فروخت. آلبوم ساندترک فیلم ترون به رتبه ششم چارت بیلبورد ۲۰۰ رسید و سرانجام بابت فروش 500.000 نسخهای گواهینامه طلا انجمن صنعت ضبط آمریکا را دریافت نمود. قطعهی “Derezzed” هم از این آلبوم به صورت سینگل منتشر شد.
ترکیب موسیقی کلاسیک دوره باروک و موسیقی الکترونیک به وسیلهی استعداد خالص دفت پانک اثری ارزشمند را خلق کرده که به هیچ وجه از آن خسته نمیشوید چون چیزی شبیه به آن را شاید اصلاً پیدا نکنید. وقتی که در اواخر قطعه ویولنسل خودنمایی میکند و نفس شنونده را بند میآورد واقعاً باورش سخت است که این دفت پانک باشد ولی حقیقت دارد آنها واقعاً فوق العاده هستند. نمیدانم آنها برای ساخت این قطعه از کجا الهام گرفتهاند اما من در این قطعه ریکوئیمهای موتسارت، پورسل، تالیس و شاید کمی هندل را میشنوم و از موسیقیهای جدیدتر قدری هم به یاد اثر Clubbed to Death از روب دوگان و فیلم ماتریکس میافتم. Adagio for TRON بدون شک جز زیباترین و متفاوتترین ساندترکها و البته یکی از بهترین ترکیبهای موسیقی کلاسیک و موسیقی الکترونیک است که تاکنون شنیدهام.
دفت پانک بر روی فرش آبی فیلم ترون
دیگر اثر دفت پانک در گروه موسیقی برتر با نام Horizon را از آلبوم خاطرات با دسترسی تصادفی را از دست ندهید و منتظر معرفی آثار برتر بیشتری از این گروه توانمند فرانسوی در موزیک گیک باشید.
Swan Lake یا دریاچه قو، اُپوس ۲۰ یکی از مشهورترین موسیقیهای باله جهان اثری از پیوتر ایلیچ چایکوفسکی آهنگساز برجسته روس است. این باله نخستین بار در سال ۱۸۷۷در تالار بولشوی (Bolshoi Theatre) مسکو به اجرا درآمد. داستان این باله دربارهی عشق یک شاهزاده جوان به نام زیگفرید و شاهدختی به نام اودِت است که که توسط جادوگری به نام وان روثبارت طلسم شده است. جادوگر اودِت و ندیمهگانش را به قو تبدیل کرده و آنها تنها شب هنگام میتوانند به شکل انسانی خود بازگردند. پیشنهاد میکنم برای آشنایی بیشتر با این شاهکار داستان دریاچه قو در اینجا بخوانید.
داستان زیبای دریاچه قو را فراموش نکنید!
باله دریاچه قو مدت زمانی بیش از دو ساعت دارد اما در این نوشته قطعهای را به شما معرفی میکنیم که تمام دنیا این باله و چایکوفسکی را با آن میشناسند، انسان هر کجای که دنیا که باشد بلافاصله که این شاهکار را میشنود به یاد باله، موسیقی کلاسیک، چایکوفسکی و تالار بلشوی میافتد. من هیچ وقت شک نداشتهام که برترین قطعات تاریخ موسیقی را میتوانم در موسیقی کلاسیک پیدا کنم و برای من این قطعه از دریاچه قو جز برترین قطعات موسیقی است که در زندگی خودم شنیدهام، شاید بهترین توصیف برای آن “عظمت و شکوه موسیقی” باشد. Swan Lake Act 2 No. 10 Scène: Moderato جز یکی از جادوهای هنر موسیقی است. این نهایت و سقف تاثیرگذاری موسیقی نمایشی است، نمیتوانید در یک تالار بنشینید و زمانی که نوبت به این قطعه و صحنه آن میرسد توجه خودتان را صحنه نمایش معطوف نکنید.
شیطان وارد میشود! اوجی که در تاریخ موسیقی کمنظیر است و مو به تن سیخ میکند.
این همان موسیقی است که با آن داستان شاهزاده ما در کنار دریاچه قو شروع در یک شب مهتابی آغاز میشود، اینجاست که قوها برای اولین بار در نمایش پدیدار میشوند و این اولین جادوی دریاچه قو است. در کنار این حس شکوه موسیقی از جنس موسیقی میتوانید تشخیص بدهید که نیروی پلیدی و شرارت هم در این ماجرا دخیل است، مخصوصاً در آن بخش حجمهی باورنکردنی سی مینور را میشنویم تقریباً مطمئن هستیم که شیطان هم به زودی سر و کلهاش پیدا میشود. بعد از شنیدن این شاهکار جاودان تنها در ذهن خود میگویید مگر میشود؟ این همه جلال و شکوه در یک قطعه موسیقی!؟
قبل از نوشتن در مورد این قطعه مطمئن بودم که نمیتوانم در حد خودم هم آن طور که باید شکوه و زیبایی آن را توصیف کنم، اصلاً کلمات زیبایی بی حد این شاهکار به کار نمیآیند فقط باید شنید و لذت برد. باله دریاچه قو یکی از آثار بزرگ و برجستهی هنر در طول تاریخ است که نباید لذت تماشا و شنیدن آن را از دست بدهید. لینک ویدئو کامل و رسمی این باله را که توسط وارنر کلاسیکس در یوتیوب قرار گرفته، در پایین نوشته قابل دسترس است. در آینده سعی میکنم قطعات فوق العاده دیگر این باله را معرفی کنم.
وصف لذت تماشای بالهٔ دریاچه قو آن هم در تالار بولشوی بسیار سخت است!
مالنا (Malèna) یک فیلم رمانتیک کمدی-دارم محصول سال ۲۰۰۰ با بازی مونیکا بلوچی و جوزپه سولفارو به نویسندگی و کارگردانی جوزپه تورناتوره است. در سال ۱۹۴۰ در شهری کوچک در سیسیل ایتالیا در بحبوحهی آغاز جنگ جهانی دوم، پسری نوجوان به نام رناتو توجهاش به یک زن زیبا جلب میشود و دیری نمیگذرد که خود را عاشق او میبیند. مالنا زنی بسیار زیباست که پس از اعزام شوهرش به نبرد، به تنهایی که در شهری کوچک، محدود و سنتی زندگی میکند. این فیلم در جزیره سیسیل ایتالیا فیلمبرداری شدهاست.
مالنا در جشنواره فیلم کابورگ جایزهی بهترین فیلم بلند، در جوایز دیوید دی دوناتلو جایزهی بهترین فیلمبرداری و در جوایز اتحادیه ملی روزنامهنگاران سینمای ایتالیا یا روبان نقرهای جایزهی بهترین موسیقی را از آن خود کرد و نامزدیهای متعددی در جشنوارههایی همچون اسکار، گلدن گلوب، بفتا، فیلم برلین، فیلم اروپا و جایزه ستلایت داشت. در این نوشته به موسیقی برجسته و جاودان این فیلم بسیار زیبا که ساختهی انیو موریکونه است میپردازیم.
مونیکا بلوچی، مونیکا بلوچیتر از همیشه در مالنا
قبلاً برایتان از همکاریهای درخشان بین کارگردانها و آهنگسازها گفتم، از معجونی که با همکاری تورناتوره و موریکونه ساخته میشود، به یکی از این همکاریهای فوق العاده در افسانه ۱۹۰۰ هم گوش کردیم ولی این داستان فوق العاده همچنان ادامه دارد، با مالنا ادامه میدهیم ولی هنوز «سینما پارادیزو» دوستداشتنی و «مکاتبه» ماندهاند.
این ساخته فوق العاده موریکونه بزرگ در سال عرضه در کنار موسیقی گلادیاتور (هانس زیمر)، شکلات (ریچل پورتمن)، پاتریوت (جان ویلیامز) و ببر خیزان، اژدهای پنهان (تان دان) نامزدهای بهترین موسیقی فیلم بودند که در نهایت این جایزه را تان دان برد. موسیقی فیلم مالنا در گلدن گلوب هم کاندید شد اما هانس زیمر با گلادیاتور جایزه را برد. انیو موریکونه برای موسیقی فیلم در جوایز دیوید دی دوناتلو و جایزه ستلایت هم کاندید شد اما جایزه را نبرد اما او در جوایز اتحادیه ملی روزنامهنگاران سینمای ایتالیا توانست روبان نقرهای بهترین موسیقی فیلم را از آن خود کند که اتفاقاً موریکونه تا دلتان بخواهد روبان نقرهای دارد.
مونیکا بلوچی، مونیکا بلوچیتر از همیشه در مالنا
قطعهای که با هم میشنویم Malena – Titoli di coda نام دارد که محبوبترین و شناختهترین موسیقی این فیلم است. اثری که به نحوه احسن داستان مالنا را روایت میکند، زیباست همچون مالنا ولی در حین حال غمگین هم به نظر میرسد، انگار ما فراموش میکنیم زیبایی همه جا هم به نفع آدم نیست و گاهی اوقات به مانند یک نفرین در زندگی انسان است. چیزی در صدای سازهای این آهنگ است آدم را هیپنوتیزم میکند و در آن حالت حتی سختترین انسانها هم احساساتی میشوند. به راستی که موریکونه استاد به جریان انداختن احساسات است و این دقیقاً چیزیست که یک فیلم از سینمای ایتالیا، ساخته تورناتوره نیاز دارد. وقتی صحبت از به جریان انداختن احساسات میشود فقط منظورم شادی و یا غم به تنهایی نیست! منظورم هر دو با هم است، یکی از مشهورترین سکانسهای تاریخ سینما یعنی پایان سینما پارادیزو را به یاد دارید؟ آنجا نقطهی اوج پیوند فیلم و موسیقی بود! نقطه پیوند خنده و گریه! موسیقی مالنا را گوش کنید تا به آن جا هم برسیم!
اسپانگلیش (Spanglish) یک فیلم رمانتیک کمدی-درام محصول 2004 آمریکا به نویسندگی و کارگردانی جیمز ال. بروکس و با بازی آدام سندلر، تیا لئونی، پاز وگا و کلوریس لیچمن است. داستان فیلم در مورد فلور و دخترش کریستینا است که تصمیم میگیرند مکزیک را برای همیشه ترک کرده و به لس آنجلس مهاجرت کنند در آنجا با خانواده کلاسکی آشنا میشوند که… این فیلم این با بودجهی هشتاد میلیون دلاری خود توانست پنجاه و پنج میلیون دلار بفروشد.
از خود فیلم میگذریم و یک راست میرویم به سراغ ساندترک آن که ساختهی آهنگساز نامی و برجستهی موسیقی فیلم هانس زیمر میباشد و البته بخش قابل توجه این فیلم است. هانس زیمر برای موسیقی فیلم اسپانگلیش در جشنواره گلدن گلوب کاندید دریافت جایزه بهترین موسیقی فیلم شد. ساندترک این فیلم، به خصوص قطعهی Spanglish یکی از متفاوتترین و البته زیباترین آثار هانس زیمر است که در این نوشته به آن میپردازیم.
هانس زیمر و همسرش سوزان زیمر
برای من عجیب است که چرا از این اثر کمتر به عنوان یکی از بهترینهای هانس زیمر یاد میشود. ترکیب دوستداشتنی و دلنشین گیتار و سازهای زهی با کمی الهام از موسیقی مکزیک که بسیار لذتبخش و فوق العاده است و به نوعی حس نوستالژی را به شنونده منتقل میکند. سبک متفاوت این اثر و به طور کلی آلبوم موسیقی این فیلم قدرت آهنگسازی هانس زیمر را نشان میدهد و به ما یادآور میشود که هانس زیمر فقط استاد ساختن موسیقی برای جابجایی بین خواب و رویا و لایههای خواب، ورود یک سفینه به درون سیاهچاله و یا خیزش یک قهرمان نیست بلکه برای یک فیلم کمدی-درام و رمانتیک هم به همان خوبی موسیقی میسازد.
در ادامه سعی میکنیم به این دسته از آثار هانس زیمر بیشتر بپردازیم، آثار این آهنگساز محبوب را در موزیک گیک دنبال کنید و حتماً آخرین اثر این هنرمند تا به این جای کار در موزیک گیک را که قطعهی شاهکار Honor Him از موسیقی فیلم گلادیاتور است را گوش کنید.