The Tale of Viktor Navorski موسیقی تم زیبای فیلم ترمینال از جان ویلیامز
ترمینال (The Terminal) فیلمی کمدی-درام محصول ۲۰۰۴ آمریکا به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و با بازی تام هنکس، کاترین زتا-جونز و استنلی توچی است. ترمینال داستان مردی از اروپای شرقی است که در فرودگاه جان اف کندی آمریکا گیر کرده است و نمیتواند وارد ایالات متحده بشود و از طرفی دیگری به دلیل کودتای نظامی امکان بازگشت به کشورش کارکوژیا را ندارد.
موسیقی این فیلم اثری از جان ویلیامز آهنگساز بزرگ و برجستهی هالیوود است که آهنگسازی بیشتر فیلمهای استیون اسپیلبرگ را برعهده داشت است. همکاری بین دو را میتوان یکی از درخشانترین همکاریهای تاریخ هالیود دانست. ویلیامز وظیفهی آهنگسازی برخی از مشهورترین عناوین اسپیلبرگ از جمله آوارهها، برخورد نزدیک از نوع سوم، ایندیانا جونز مهاجمان صندوق گمشده، ئی. تی. موجود فرازمینی، ایندیا جونز و معبد مرگ، ایندیانا جونز و آخرین جنگهای صلیبی، پارک ژوراسیک، نجات سرباز رایان، فهرست شیندلر و مونیخ را عهدهدار بودهاست.
به یکی از زیباترین آثار جان ویلیامز از فیلم ترمینال با نام The Tale of Victor Navorski یا Victor’s Tale گوش میکنیم. این قطعه به عنوان تم اصلی فیلم و شخصیت اول آن ویکتور ناوورسکی است که با توجه به داستان فیلم، تطابق فوق العادهای بین این تم و شخصیت ناوورسکی پیدا میکنید. برخلاف بسیاری از تمهای جان ویلیامز که اغلب ارکسترال هستند، این تم با محوریت ساز کلارینت است، یک اثر زیبا و متفاوت که امیدوارم از آن لذت ببرید.
موسیقی تم فیلم The Weeping Meadow ساخته النی کاریندرو
علفزار گریان (The Weeping Meadow) یک فیلم برندهی جایزهی یونانی محصول سال ۲۰۰۴ به نویسندگی و کارگردانی تئو آنگلوپولوس است. این فیلم نیکوس پورسادینیس، واسیلیس کولووس و تولا استاتوپولویی برای اولین در جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش درآمد. این فیلم نخستین فیلم از سهگانهی آنگلوپولوس دربارهی وقایع تاریخ معاصر یونان است. غبار زمان (The Dust of Time) دومین فیلم این سهگانه میباشد که در نهایت این سهگانه با مرگ نابههنگام آنگلوپولوس ناتمام باقی ماند.
النی کاریندرو آهنگساز یونانی همچون دیگر فیلمهای تئو آنگلوپولوس وظیفهی ساخت موسیقی فیلم علفزار گریان و همچنین قسمت دوم این سهگانه یعنی غبار زمان برعهده داشتهاست. موسیقی تم فیلم The Weeping Meadow از جمله زیباترین آثار موسیقی متن این فیلم و النی کاریندرو است که همچنان مانند دیگر آثار او حال و هوای موسیقی او و فیلمهای آنگلوپولوس را به شنونده منتقل میکند، حسی که شاید در آثار دیگر نتوانید آن را پیدا کنید. اثری غمناک ولی بسیار زیبا و عمیقاً تأثیرگذار که آن قدر گیراست که قلب و احساسات شنونده را لمس میکند.
تماشای موزیک ویدئو (فیلم کوتاه) این آهنگ زیبا را فراموش نکنید!
مکس ریشتر (انگلیسی: Max Richter؛ زادهٔ ۲۲ مارس ۱۹۶۶) آهنگساز بریتانیایی متولد آلمان غربی، یکی از آهنگسازان تاثیرگذار در موسیقی پست-مینیمالیستی است. وی فارغ التحصیل آکادمی موسیقی سلطنتی در لندن است و مدتی از شاگردان لوچیانو بریو، آهنگساز ایتالیایی بودهاست. مکس ریشتر برای عناوین سینمایی و تلویزیونی بسیاری آهنگسازی انجام داده است، والس با بشیر، دیسکانکت، راهبه، درون جنگل و متخاصمان از مشهورترین آثار این هنرمند در موسیقی فیلم هستند.
از جمله سریالهای تلویزیونی که مکس ریشتر برای آنها موسیقی ساخته است هم میتوان به آینه سیاه (قسمت: Nosedive)، بازماندگان، تابو، گوریل و دوست بااستعداد من اشاره کرد. او در بیست و یکمین دوره جوایز فیلم اروپا (European Film Awards) در سال 2008 جایزهی بهترین آهنگساز را برای موسیقی فیلم والس با بشیر (Waltz with Bashir) دریافت کرد.
دفترچههای آبی (The Blue Notebooks) دومین آلبوم این آهنگساز بریتانیایی است که در تاریخ 26 فوریه 2004 منتشر شد. این آلبوم شامل نوشتههایی از کتاب The Blue Octavo Notebooks فرانتس کافکا و همچنین اشعار چسواو میوش، شاعر لهستانی است که توسط تیلدا سوئینتن بازیگر و مدل بریتانیایی خوانده شدهاند. یکی از مشهورترین آثار مکس ریشتر از این آلبوم، آهنگ On the Nature of Daylight است که جز برترین آثار کارنامهی حرفهای اوست.
«عجیبتر از داستان»، «دیسکانکت»، «صورت یک فرشته»، «بی گناهان»، «جیرو رویاهای سوشی»، «جزیره شاتر» و «ورود» از فیلمهایی هستند که این قطعه در آنها به کار رفته، همچنین در موسیقی سریال کسل راک نیز از این قطعه استفاده شده است. یک موسیقی بسیار گیرا و اثرگذار که غرق آن خواهید شد، جزیره شاتر، کسل راک، ورود در همهی این عناوین On the Nature of Daylight در مهمترین و احساسیترین لحظات و یا در پایان کار رفتهاست.
چه احساسی به این موسیقی دارید و برداشت شما از آن چیست؟ شاید بهتر باشد از موزیک ویدئو فوق العاده آن با بازی الیزابت ماس که یکی از طرفداران مکس ریشتر است کمک بگیریم. نمیدانم چه شد که اصلاً نتوانستم از کنار موزیک ویدئو یا فیلم کوتاه این اثر به سادگی عبور کنم، همانند موسیقی، موزیک ویدئو آن هم فوق العاده است و به خوبی کارگردانی و ساخته شده است. مردی تنها گنجشکی را در مشت خود گرفته و نوازش میکند، هنوز هوا تاریک است، زنی (الیزابت ماس) به تنهایی در یک ساندویچی نشسته است که از تلفن همراه خبری به او میرسد، با توجه به حال و هوای آهنگ میتوانیم مطمئن باشیم که خبر بسیار بدی است، شاید خبر مرگ کسی که به او نزدیک بودهاست، قبل از این که به او خبر داده شود چیزی نشان داده نمیشود نمیدانیم که او منتظر این خبر بودهاست یا نه، خبری تلخ که بسیار غیرمنتظره است (شما چه فکر میکنید؟).
از رستوران خارج میشود (هوا تاریک است) و به نظر میرسد که به سمت مقصدی نامشخص قدم میزند، بسیار درگیر، مغشوش و آشفته به نظر میرسد، او ادامه میدهد و زمانی که به جادهای بیرون از شهر رسیدهاست هوا کمی روشن شدهاست، او برمیگردد و به پشت سر نگاه میکند، شاید تازه متوجه شده باشد که چقدر راه را آمده است اما به نظر میرسد که قدم زدن و حفظ کردن این ریتم به او کمک میکند تا با خودش کنار بیاید و اوج آشفتگی را تحمل کند، در همین حین توجه او به تیر چراغ برق یا تلفن که عکس کسی که از دست رفته و چند گل به یاد او گذاشتهاند توجه او را جلب میکند (میتواند نشانهای از مرگ باشد). حالا کامل روز شدهاست، او وارد جایی میشود (فکر کنم مترو)، از اولین پلهها که بالا میرود، دیگر آن ریتم پیاده رفتن از دست رفتهاست (شاید خسته شده)، او دیگر نمیتواند مقاومت کند، بغض میکند، خم میشود و به سختی میشکند.
او تمام تلاش خود را میکند و خودش را جمع و جور میکند و به آرامی به راه خود ادامه میدهد. این فیلم به احتمال زیاد به تنهایی اشاره میکند و رفتار انسان در مورد مشکلاتی که فقط برای خودش قابل لمس است و نمیتواند آن را با دیگران در میان بگذارد و تلاشی برای حفظ کردن خودش دور از چشم عموم. همانند نام آهنگ و این فیلم کوتاه واقعاً آن زمان از شبانه روز یعنی تاریکی قبل از طلوع خورشید تا زمانی که آسمان کم کم روشن میشود اوقات خاصی به نظر میرسد. برداشت شما از این فیلم کوتاه چیست؟ حتماً با ما آن را در میان بگذارید. (فراموش نکنید که الیزابت ماس چه بازیگر قدرتمندی است.)
آهنگ محیط تاریکی دارد، نشانهی چندانی از امید در آن نمیبینیم، مگر احساسی شبیه به دست و پا زدن و مبارزه در تاریکی و تلاش برای رسیدن به روزنهای از نور که با لحظهای فراموشی و کنار آمدن با خودمان رقم میخورد ولی زیبایی و آرامشی در کل آهنگ وجود دارد که پس از پایان آن بر شما تاثیر میگذارد و کمی احساس سبکی میکنید. فکر میکنم توضیحات کافی را داده باشم، این آهنگ و موزیک ویدئو فوق العاده آن را از دست ندهید.
دفترچه خاطرات (The Notebook) یک فیلم رمانتیک درام محصول ۲۰۰۴ به کارگردانی نیک کاساوتیس و بازی فوق العاده رایان گاسلینگ و ریچل مکآدامز است. این فیلم عاشقانهی بسیار زیبا از رمانی با همین نام، نوشتهی نیکلاس اسپارکس ساخته شدهاست که داستان عشق دو جوان در سال ۱۹۴۰را روایت میکند. اگر از دوستداران فیلمهای عاشقانه هستید، دفترچه خاطرات از آن دسته از فیلمهاییست که نباید از دست بدهید!
موسیقی زیبای فیلم دفترچه خاطرات اثری از آرون زیگمن آهنگساز، تهیهکننده، تنظیمکننده، ترانهنویس و موسیقیدان آمریکایی است که آهنگسازی عناوینی همچون دفترچه خاطرات، مردان کمپانی، آلفا داگ و فرار از سیارهی زمین را برعهده داشتهاست. به یکی از برترین آثار این آهنگساز از موسیقی متن فیلم The Notebook گوش میکنیم. قطعهی On the Lake یکی از زیباترین آثار ساندترک فیلمهای رمانتیک است که مربوط به یکی از زیباترین صحنههای فیلم است. برای بسیاری این فیلم بهترین فیلم رمانتیک در زندگیشان است و اگر از بیشتر آنها بپرسید همین قطعه است که با آن فیلم را به یاد میآورند. این اثر آرون زیگمن پر از عشق و احساس است ولی غمی هم در آن وجود دارد که از اعماق این داستان عاشقانه سرچشمه میگیرد.
روستا یا دهکده (The Village) یک فیلم تریلرِ روانشناختی رازآلود درام به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی ام. نایت شیامالان محصول ۲۰۰۴ کشور آمریکا است. ماجرای فیلم از این قرار است که در پنسیلوانیا آمریکا توافقنامهای بین مردم یک دهکده و موجوداتی که در بیشههای اطراف ساکناند، وجود دارد: اهالی روستا نمیتوانند وارد بیشه شوند و موجودات بیشه هم نباید وارد دهکده شوند. این توافقنامه برای سالها پابرجاست تا این که…
موسیقی بسیار زیبای این فیلم ساختهی جیمز نیوتن هاوارد آهنگساز، تنظیمکننده و رهبر ارکستر آمریکایی است و هیلاری هان ویولونیست مشهور آمریکایی نیز به عنوان نوازنده در موسیقی این فیلم با او همکاری داشتهاشت. از نظر من ساندترک این فیلم یکی از دستکمگرفتهشدهترین (آندرریتدترین) موسیقی فیلمهایی است که تا کنون من شنیدهام. موسیقی فیلم The Village از بسیاری از موسیقی فیلمهایی که به حال شنیدهاید برتر است و بدون شک جز بهترین آثار جیمز نیوتن هاوارد قرار میگیرد که متأسفانه مورد کمتوجهی قرار گرفتهاست البته موسیقی این فیلم نامزد جایزهی اسکار بهترین موسیقی فیلم سال شد ولی جایزه به موسیقی فیلم “در جستجوی ناکجاآباد” اثر یان کاچماریک رسید.
قطعهی The Gravel Road بهترین و شناختهشدهترین اثر آلبوم موسیقی فیلم The Village است که شاید قبلاً هم آن را در کلیپها و یا نماهنگهای مختلف شنیده باشید. ویولننوازی فوق العاده هیلاری هان که بعداً بیشتر به او در موزیک گیک خواهیم پرداخت در این آهنگ زیباست و نفس شما را بند میآورد. یک شاهکار خالص که امیدوارم از آن لذت ببرید.
اولین قطعه از جیمز نیوتن هاوارد در موزیک گیک، قطعهی London از موسیقی فیلم الماس خونین بود که آن قطعه را هم حتماً بشنوید و منتظر معرفی آثار برتر بیشتری از این آهنگساز باشید.
پس از فردا (The.Day After Tomorrow) فیلمی علمی ـ تخیلی محصول ۲۰۰۴ آمریکا و کانادا به کارگردانی رولاند امریش است که در ۲۸ مهٔ ۲۰۰۴ منتشر شد. موسیقی فیلم پس از فردا اثری از هارالد کلوزر آهنگساز، تهیهکننده و فیلمنامهنویس اتریشی (زادهی 9 جولای 1956 در هارد، اتریش) است. کلوزر موسیقی فیلمهای زیادی را ساخته است که “2012”، “۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد”، “سقوط کاخ سفید”، “روز استقلال: بازخیز” و “پس از فردا” جملهی مشهورترین فیلمها هستند. به یکی از برترین آثار هارالد کلوزر که موسیقی تم فیلم پس از فردا است گوش میکنیم، یک اثر حماسی شنیدنی و فوق العاده، متناسب با اتمسفر یک فیلم آخرالزمانی.