در حال و هوای عاشقی (In the Mood for Love) یک فیلم درام عاشقانه محصول سال ۲۰۰۰ هنگ کنگ به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی وونگ کار وای است. فیلم داستان یک مرد (با بازی تونی لیانگ) و یک زن (مگی چانگ) است که به تازگی همسایه شدهاند و به خاطر مشغلهی همسرانشان اغلب تنها هستند. این دو به واسطهی این تنهایی مشترک کم کم به یکدیگر نزدیک میشوند و… اگر به دنبال یک فیلم عاشقانه خوب هستید این فیلم از دست ندهید. یکی از زیباترین فیلمهای عاشقانهای که تا حالا دیدهام و بدون شک یکی از برترین عاشقانههای تاریخ سینما.
موسیقی زیبای فیلم در حال و هوای عاشقی اثری از شیگرو اومبایاشی (Shigeru Umebayashi) آهنگساز ژاپنی است. وی در ۱۹ فوریه سال ۱۹۵۱ در کیتاکیوشو، فوکوئوکا ژاپن متولد شد و رهبر و نوازندهی بیس یک گروه سابق راک موج نو ژاپنی بود که پس از بهم خوردن گروه، رو به ساخت موسیقی فیلم آورد. اومبایاشی موسیقی بیش از ۳۰ فیلم ژاپنی و چینی را ساخته است و بیشتر برای موسیقی مشهور فیلم در حال و هوای عاشقی شناخته میشود. او موسیقی فیلم بعدی در حال و هوای عاشقی به نام 2046 از همین کارگردان را هم ساختهاست. موسیقی فیلم خانهی خنجرهای پران از دیگر آثار مشهور این آهنگساز است.
به مشهورترین اثر شیگرو اومبایاشی یعنی موسیقی تم در حال و هوای عاشقی که قطعهایست به نام Yumeji’s Theme گوش میکنیم که در اصل این موسیقی متعلق به فیلم ژاپنی Yumeji به کارگردانی سیجون سوزوکی است که شیگرو اومبایاشی به همراه کانامه کاواچی موسیقی آن را ساختهاست اما تمام دنیا او را به خاطر همین قطعه در فیلم In the Mood for Love میشناسند.
وقتی صحبت از موسیقی فیلمهای عاشقانه باشد قطعهی Yumejis Theme همیشه جز انتخابهای اول است. وقتی که عشق وجود داشته باشد، غم هم وجود دارد و وقتی که غم وجود داشته باشد، شاهکارهای زیبای هنری نظیر این موسیقی فوق العاده هم وجود دارند. همانند عشق که بسیار زیباست اما گاهی اوقات رنج و غم به همراه دارد، این موسیقی هم مانند خود عشق است. عشق جریان دارد و نوای ویولن گوشنواز و مسحورکنندهی آن شعری عاشقانه را میخواند. یک شعر رمانتیک غمناک بدون هیچ سخنی، این موسیقی با زبان صریح احساسات صحبت میکند. Yumeji’s Theme از آن دسته آثاریست که زمانی که برای اولین بار آن را شنیدید، پس از آن فراموش کردن و کنار گذاشتن آن تقریباً غیرممکن است.
رفتگان (The Departed)، جدامانده یک فیلم جنایی هیجانانگیز محصول سال ۲۰۰۶ آمریکا به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و نویسندگی ویلیام موناهان است. این فیلم یک بازسازی از فیلم اعمال شیطانی (Infernal Affairs) محصول ۲۰۰۲ هنگ کنگ است. لئوناردو دیکاپریو، مت دیمون، جک نیکلسون، مارک والبرگ ستارگان این فیلم هستند. The Departed برندهی چهار جایزهی اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم سال، یک جایزهی گلدن گلوب و چهار جایزهی انجمن منتقدان فیلم بوستون شدهاست. رفتگان با رتبهی ۴۰ در بین ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در حضور دارد.
موسیقی متن فیلم The Departed ساختهی هاوارد شور آهنگساز مطرح کانادایی است که توسط گیتاریستهای مطرحی چون شارون ایزبن، جی. ئی اسمیت، لری سالتزمن و لری سالتزمن و مارک ریبوت اجرا شدهاست. موسیقی فیلم در استودیوی شخصی شور در نیویورک ضبط شد و در ۵ دسامبر ۲۰۰۶ منتشر شد. به یکی از زیباترین قطعات موسیقی این فیلم به نام Billys Theme گوش میکنیم. تمی فوق العاده که متعلق به شخصیت بیلی کاستیگان است با بازی معرکهی لئوناردو دیکاپریو است.
اگر این فیلم را تماشا کرده باشید متوجه خواهید شد که درد و غم و اندوهی که در این قطعه وجود دارد تا چه حد برای شخصیت بیلی مناسب است و از طرف دیگر اگر The Departed ندیده باشید، این موسیقی بیکلام خیلی چیزها را در مورد این فیلم برای شما روشن خواهد کرد، این دقیقاً کاریست که از یک استاد موسیقی فیلم نظیر هاوارد شور انتظار داریم. گیتار گوشنواز و زیبای این قطعه را خانم شارون ایزبن موسیقیدان و گیتاریست کلاسیک آمریکایی و برندهی جایزهی گرمی بهترین تکنوازی بیکلام با هنرمندی تمام نواخته است. یکی از برترین آثار با گیتار آکوستیک که اثری شبیه به آن را در موسیقی فیلم کمتر میتوانید پیدا کنید.
اثر قبلی از هاوارد شور در سایت موزیک گیک موسیقی بسیار زیبای فیلم هابیت: یک سفر غیرمنتظره با نام Dreaming of Bag End بود که امیدوارم آن را هم بشنوید و لذت ببرید.
موسیقی تم فیلم The Weeping Meadow ساخته النی کاریندرو
علفزار گریان (The Weeping Meadow) یک فیلم برندهی جایزهی یونانی محصول سال ۲۰۰۴ به نویسندگی و کارگردانی تئو آنگلوپولوس است. این فیلم نیکوس پورسادینیس، واسیلیس کولووس و تولا استاتوپولویی برای اولین در جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش درآمد. این فیلم نخستین فیلم از سهگانهی آنگلوپولوس دربارهی وقایع تاریخ معاصر یونان است. غبار زمان (The Dust of Time) دومین فیلم این سهگانه میباشد که در نهایت این سهگانه با مرگ نابههنگام آنگلوپولوس ناتمام باقی ماند.
النی کاریندرو آهنگساز یونانی همچون دیگر فیلمهای تئو آنگلوپولوس وظیفهی ساخت موسیقی فیلم علفزار گریان و همچنین قسمت دوم این سهگانه یعنی غبار زمان برعهده داشتهاست. موسیقی تم فیلم The Weeping Meadow از جمله زیباترین آثار موسیقی متن این فیلم و النی کاریندرو است که همچنان مانند دیگر آثار او حال و هوای موسیقی او و فیلمهای آنگلوپولوس را به شنونده منتقل میکند، حسی که شاید در آثار دیگر نتوانید آن را پیدا کنید. اثری غمناک ولی بسیار زیبا و عمیقاً تأثیرگذار که آن قدر گیراست که قلب و احساسات شنونده را لمس میکند.
ترون: میراث (TRON: Legacy) فیلمی علمی تخیلی اکشن محصول 2010 کشور ایالات متحده به کارگردانی جوزف کوشینسکی است که کارگردانی فیلمهایی همچون Oblivion (محصول 2013) و Only the Brave (محصول 2017) را برعهده داشته است. در این فیلم ستارگانی همچون جف بریجس، گرت هدلند و اولیویا وایلد نقش آفرینی میکنند. این فیلم به نوعی دنبالهی فیلم Tron (محصول 1982) است.
در این فیلم ستارگانی همچون جف بریجس، گرت هدلند و اولیویا وایلد نقش آفرینی میکنند. این فیلم به نوعی دنبالهی فیلم Tron (محصول 1982) است. داستان ترون: میراث از این قرار است که سام فلین، پسر کوین فلین مهندس برجسته و موسس شرکت انکام که دنیایی دیجیتال به نام Grid خلق کرده، بعد از 20 سال به دنبال پدرش میرود و در نهایت سر از همان دنیای دیجیتالی که پدرش خلق کرده در میآورد و متوجه میشود که آن دنیا به پلیدی و شرارت کشیده شدهاست. اگر تا کنون ترون را ندیدهاید پیشنهاد میکنم آن را در لیست تماشای خود بگذارید و از داستان، جلوههای بصری و موسیقی فوق العاده آن لذت ببرید.
کوشینسکی، کارگرپ تصمیم میگیرد که گروه دفت پانک را که از طرفداران پر و پا قرص ترون هستند را به تیم ساخت این فیلم اضافه کند، آنها هم بسیار مشتاق برای همکاری در این پروژه بودند و این گونه بود که کار ساخت موسیقی فیلم قبل از ساخت خود فیلم آغاز شد. کار تنظیم و ارکستراسیون موسیقی فیلم هم برعهدهی جوزف تراپانزه آهنگساز، ارکستراتور، تنطیمکننده و رهبر ارکستر اهل ایالات متحده آمریکا بوده است.
اولین تجربهی ساخت موسیقی فیلم توسط این گروه برندهی جایزهی گرمی بهترین آلبوم سال، چیزی متفاوت از دیگر آثارشان بود و آنها در این ساندترک از عناصر ارکسترال بیشتری استفاده کردند و تنها به استفاده از سینث سایزرها اکتفا نکردند. نتیجه کار هم یک ساندترک فوق العاده با حال و هوایی متفاوت از سایر ساندترکهایی که تاکنون شنیدهایم بود. آلبوم ساندترک این فیلم توسط والت دیزنی رکوردز منتشر شد که بسیار موفق بود و در هفتهی اول 71000 نسخه در آمریکا فروخت. آلبوم ساندترک فیلم ترون به رتبه ششم چارت بیلبورد ۲۰۰ رسید و سرانجام بابت فروش 500.000 نسخهای گواهینامه طلا انجمن صنعت ضبط آمریکا را دریافت نمود. قطعهی “Derezzed” هم از این آلبوم به صورت سینگل منتشر شد.
ترکیب موسیقی کلاسیک دوره باروک و موسیقی الکترونیک به وسیلهی استعداد خالص دفت پانک اثری ارزشمند را خلق کرده که به هیچ وجه از آن خسته نمیشوید چون چیزی شبیه به آن را شاید اصلاً پیدا نکنید. وقتی که در اواخر قطعه ویولنسل خودنمایی میکند و نفس شنونده را بند میآورد واقعاً باورش سخت است که این دفت پانک باشد ولی حقیقت دارد آنها واقعاً فوق العاده هستند. نمیدانم آنها برای ساخت این قطعه از کجا الهام گرفتهاند اما من در این قطعه ریکوئیمهای موتسارت، پورسل، تالیس و شاید کمی هندل را میشنوم و از موسیقیهای جدیدتر قدری هم به یاد اثر Clubbed to Death از روب دوگان و فیلم ماتریکس میافتم. Adagio for TRON بدون شک جز زیباترین و متفاوتترین ساندترکها و البته یکی از بهترین ترکیبهای موسیقی کلاسیک و موسیقی الکترونیک است که تاکنون شنیدهام.
دیگر اثر دفت پانک در گروه موسیقی برتر با نام Horizon را از آلبوم خاطرات با دسترسی تصادفی را از دست ندهید و منتظر معرفی آثار برتر بیشتری از این گروه توانمند فرانسوی در موزیک گیک باشید.
بازگشته یا از گور برخاسته (The Revenant) یک فیلم بیوگرافی حماسی وسترن آمریکایی محصول ۲۰۱۵ به کارگردانی الخاندرو گونسالس اینیاریتو است. لئوناردو دیکاپریو، تام هاردی، ویل پولتر و دامنل گیلسون از بازیگران این فیلم هستند. در هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار این فیلم نامزد دریافت جایزه در 12 رشته بود که در نهایت موفق به کسب سه جایزه از جمله بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر نقش اول مرد (لئوناردو دیکاپریو) را از آن خود کند.
اگر تا به حال فیلم از گور برخاسته ندیدهاید باید بگویم خوشبهحالتان. یک فیلم محشر و الهامبخش منتظر شماست، گفتن خلاصه داستان به نظر من از جذابیتهای این فیلم کم میکند، سعی کنید در اولین فرصت این فیلم را به صدر لیست تماشای خود اضافه کنید. در این نوشته به موسیقی فوق العاده این فیلم میپردازیم و به چند قطعه منتخب از آلبوم موسیقی فیلم بازگشته گوش میکنیم.
موسیقی فیلم بازگشته ساختهی ریوئیچی ساکاموتو آهنگساز برجستهی ژاپنی است که در این پروژه با آلوا نوتو، آهنگساز آلمانی ژانر الکترونیک و برایس دسنر آهنگساز و گیتاریست آمریکایی و عضو گروه موسیقی The National همکاری کرده است. در سپتامبر 2015 آهنگساز ژاپنی ریوئیچی ساکاموتو به عنوان آهنگساز فیلم اینیاریتو، The Revenant معرفی شد. این دو از زمانی که اینیاریتو از آهنگهای ساکوموتو در فیلمش بابل (محصول 2006) استفاده کرد با هم در ارتباط بودند. پس از یک سال وقفه در فعالیت حرفهای در سال 2014 به دلیل تشخیص نوعی سرطان حنجره، کار بر روی موسیقی از گور برخاسته نشان از برگشت ساکاموتو به این حرفه بود و در این در حالی بود که او در اواسط دوره بهبودی خود قرار داشت.
موسیقی این فیلم با بازخوردهای مثبتی روبهرو شد و در جشنوارههای گلدن گلوب و بفتا نامزد دریافت جایزهی بهترین موسیقی فیلم شد اما در هر دو مراسم جایزه را به موسیقی فیلم هشت نفرتانگیز ساخته انیو موریکونه باخت. نکته جالب توجه این است که 12 نامزدی اسکار این فیلم شامل بخش بهترین موسیقی فیلم نمیشود! که به احتمال زیاد این مسئله به خاطر آن بود که موسیقی این فیلم توسط بیش از یک آهنگساز ساخته شده وگرنه به لحاظ کیفیت جز یکی از بهترینهای موسیقیهای آن سال بود.
موسیقی در این فیلم نقش مهمی را ایفا میکند، ترکیب صدای سازهای زهی به همراه صداهای محیطی، افکتها و نوآوریهایی که در آن به کار رفتهاست، معجون تاثیرگذاری را به وجود آورده که در کمترین ساندترکی شاهد آن هستیم. موسیقی فیلم، مینیمالیستی ولی بسیار ظریف و هنرمندانه میباشد، سازهای زهی به شنونده به شدت ضربه میزنند پس از آن نوبت به اصوات محیطی است که بیرحمانه حس هوایی سرد و کشنده در محیطی برهوت را القا کنند، البته در کنار صدای کولاک، صدای آتش و اگر کمی دقت کنید صدای تنفس هم به خوبی قابل شنیدن است. سازهای زهی، کمی مکث و پس از آن هوای سرد، این چرخه آن قدر گیراست که ناگهان در حین شنیدن موسیقی ممکن است سردتان شود.
هیچ روزنهی روشنی در این موسیقی نمیتوان یافت، خبری از امید نیست چون اینجا همه چیز در مورد انتقام است. موسیقی از گور برخاسته عمیق، سنگین، خشن، سرد، تاریک و سوزناک است اما در عین حال زیباست. پیشنهاد میکنم یک روز که برف همه جا را سفید کرده و هنوز میبارد، هدفون خود را بردارید و برای قدم زدن به مسیری خلوت بروید و به موسیقی The Revenant گوش کنید، آن وقت است که این موسیقی فوق العاده را بهتر درک میکنید و از آن بسیار لذت میبرید چون به احتمال زیاد این سردترین موسیقی دنیا باشد.
برای موسیقی بازگشته چهار قطعه از آلبوم موسیقی این فیلم را انتخاب کردهام که بسیار به یکدیگر شبیه و مرتبط هستند. دیدگاههای خودتان را راجع به این اثر ساکاموتو بیان کنید و اگر موسیقی شبیه به این آثار سراغ دارید حتماً به ما معرفی کنید. همچنین اولین اثر این هنرمند ژاپنی در سایت موزیک گیک، موسیقی بسیار زیبای فیلم کریسمس مبارک، آقای لارنس بود که امیدوارم آن را هم بشنوید و لذت ببرید.
مارک آیشام (Mark Isham؛ زادهٔ ۷ سپتامبر ۱۹۵۱) نوازندهی ترومپت و سینثسایزر آمریکایی است که در ژانرهای مختلف موسیقی از جمله جاز و الکترونیک کار میکند. او همچنین یک آهنگساز موسیقی فیلم است که برای فیلمها و مجموعههای تلویزیونی مانند نقطه شکست (فیلم ۱۹۹۱)، آسمان اکتبر (فیلم ۱۹۹۰)، تصادف (فیلم ۲۰۰۴)، کوکب سیاه (فیلم ۲۰۰۶)، مه (فیلم ۲۰۰۷)، مبارز (فیلم ۲۰۱۱) و روزی روزگاری (سریال تلویزیونی ۲۰۱۱) کار آهنگسازی انجام دادهاست.
به عنوان اولین اثر از این آهنگساز در موزیک گیک به قطعهای بسیار زیبا از موسیقی فیلم آسمان اکتبر (October Sky) گوش میکنیم که فیلمی آمریکایی در ژانر بیوگرافی دارم به کارگردانی جو جانستون و با نقشآفرینی جیک جیلنهال، کریس کوپر و لورا درن است.
فیلم داستانی واقعی در نیمه دوم دهه پنجاه میلادی، در زمان جنگ سرد و رقابتهای فضایی بین آمریکا و شوروی در شهری به نام کوالوود، در ویرجینیای غربی را روایت میکند که اکثر مردم آن در معدن زغالسنگ این شهر کار میکنند. در سال ۱۹۵۷ “هومر هیکام” که دانشآموزی دبیرستانی است تحت تاثیر پرتاب اسپوتنیک-۱، نخستین ماهواره فضایی جهان توسط اتحاد جماهیر شوروی قرار میگیرد و بسیار به موضوعاتی نظیر جت و موشک علاقه پیدا میکند، این در حالیست که پدرش نسبت به این موضوع خوشبین نیست و دوست دارد تا پسرش هم مانند خودش در معدن زغالسنگ مشغول به کار شود… . یک فیلم بسیار زیبا که شاید کمتر نام آن به گوش شما خورده باشد و پیشنهاد میکنم اگر فرصت کردید، آن را تماشا کنید.
موسیقی تم بسیار زیبای فیلم آسمان اکتبر یکی از زیباترین ساختههای مارک آیشام است. این موسیقی در رابطه با موضوع فیلم فوق العاده عمل میکند، از طرفی حس نگاه کردن به آسمان شب و تفکر در مورد شگفتیهای هستی بیکرانی که در آن زندگی میکنیم را به شنونده منتقل میکند و از طرفی دیگر یادآور درامی است که روی این کره خاکی در حال رخ دادن است، تلاش و مبارزه انسان برای رسیدن به رویاهایش و پشتسر گذاشتن همه چالشها. مثل لحظهی باشکوه رفتن موشک به فضا و زمانی که موشک از دیدهها دور میشود ما میمانیم و زندگی خودمان با همهی تلخیها و شیرینیاش. سازهای زهی و ویولن آهنگ آسمان اکتبر بسیار تاثیرگذار است و احساسات شما لمس میکند. یک اثر بسیار لطیف، دوستداشتنی و دلنشین که از شنیدن آن لذت میبرید و احساس خوبی خواهید داشت.
تان دان (Tan Dun) (انگلیسی: Tan Dun؛ زادهٔ ۱۸ اوت ۱۹۵۷) آهنگساز موسیقی کلاسیک معاصر و رهبر ارکستر چینی است که بیشتر به خاطر ساخت موسیقی فیلمهای Crouching Tiger, Hidden Dragon (ببر خیزان، اژدهای پنهان) و Hero (قهرمان) و همچنین ساخت موسیقی مراسم اهدای مدال بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۰۸ پکن شناخته میشود. این آهنگساز برای موسیقی فیلم ببر خیزان، اژدهای پنهان توانست جایزههای ارزشمندی همچون جایزهٔ اسکار بهترین موسیفی فیلم سال، جایزهٔ گرمی برای بهترین موسیقی متن فیلم برای رسانههای تصویری و جایزهٔ بفتا بهترین موسیقی فیلم را از آن خود کند.
قهرمان (Hero) یک فیلم ووشیا محصول 2002 کشور چین ساختهی ژانگ ییمو کارگردان برجستهی چینی است. جت لی نقش قهرمان بینام فیلم را ایفا میکند و فیلم بر اساس داستان ترور نافرجام پادشاه دودمان کین، یینگ ژنگ (که بعدها با عنوان چین شی هوانگ تبدیل نخستین امپراتور چین شد) توسط قاتلی استخدام شده به نام جینگ که ساخته شدهاست. فیلم قهرمان برای اولین بار در تاریخ 24 اکتبر 2002 در چین اکران شد و در آن زمان پرهزینهترین و گرانترین محصول کشور چین بود و همچنین اولین فیلم چینی زبان که موفق شد رتبه 1 باکس آفیس کشور آمریکا را از آن خود کند ( برای دو هفته متوالی این جایگاه را حفظ کرد) و توانست 53.6 میلیون دلار بفروشد.
موسیقی شنیدنی فیلم ساخته تان دان است، او همچنین ارکستر فیلارمونیک و کُر چین را برای ضبط موسیقی این فیلم رهبری کردهاست. در اکثر قطعات موسیقی فیلم، گروه ژاپنی Kodō که یک گروه حرفهای تایکو هستند همکاری داشتهاند. بیشتر تکنوازیهای ویولن موسیقی فیلم برعهدهی ایتساک پرلمان موسیقیدان و ویولونیست برجستهی اسرائیلی بودهاست. قطعهی بسیار زیبای For the World یا موسیقی تم فیلم قهرمان یکی از برترین آثار تان دان و موسیقی فیلمهای چینی است.
هر گاه از فرهنگ دیگری موسیقیای را میشنویم و بسیار از آن لذت میبریم، میتوانیم مطمئن باشیم که آن هنرمند کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاست، خب در مورد این قطعه هم همین موضوع صادق است، یک شاهکار که به خوبی اوج زیبایی موسیقی و فرهنگ چینی را نشان میدهد، اثری گیرا که مسقیم به قلب نفوذ میکند و نوای فوق العاده ویولن آن که بازیگر اصلی این موسیقی است به قدری اثرگذار و خوشآیند است که آدم دوست دارد چشمانش را ببندد و با تمام وجود آن را لمس کند. نکتهی جالب توجه و هوشمندانه در مورد صدای این ویولن با اجرای استادانهی ایتساک پرلمان این است که صدایی بسیار شبیه به ساز چینی آرخو دارد و به خوبی حس موسیقی چینی را منتقل میکند.
امیدوارم از این موسیقی بسیار لذت ببرید، همچنین برای ادامهی راه ما را یاری کنید و اگر موسیقی موردعلاقهای از فیلمهای آسیایی به خصوص عناوین چینی را به یاد دارید آن را در بخش دیدگاهها معرفی کنید. در این آهنگ از اجرای فوق العاده ایتساک پرلمان لذت بردیم، دیگر شاهکار مشهور او در موسیقی فیلم یعنی موسیقی تم فهرست شیندلر را که در موزیک گیک معرفی کردیم به هیچ عنوان از دست ندهید.
تماشای موزیک ویدئو (فیلم کوتاه) این آهنگ زیبا را فراموش نکنید!
مکس ریشتر (انگلیسی: Max Richter؛ زادهٔ ۲۲ مارس ۱۹۶۶) آهنگساز بریتانیایی متولد آلمان غربی، یکی از آهنگسازان تاثیرگذار در موسیقی پست-مینیمالیستی است. وی فارغ التحصیل آکادمی موسیقی سلطنتی در لندن است و مدتی از شاگردان لوچیانو بریو، آهنگساز ایتالیایی بودهاست. مکس ریشتر برای عناوین سینمایی و تلویزیونی بسیاری آهنگسازی انجام داده است، والس با بشیر، دیسکانکت، راهبه، درون جنگل و متخاصمان از مشهورترین آثار این هنرمند در موسیقی فیلم هستند.
از جمله سریالهای تلویزیونی که مکس ریشتر برای آنها موسیقی ساخته است هم میتوان به آینه سیاه (قسمت: Nosedive)، بازماندگان، تابو، گوریل و دوست بااستعداد من اشاره کرد. او در بیست و یکمین دوره جوایز فیلم اروپا (European Film Awards) در سال 2008 جایزهی بهترین آهنگساز را برای موسیقی فیلم والس با بشیر (Waltz with Bashir) دریافت کرد.
دفترچههای آبی (The Blue Notebooks) دومین آلبوم این آهنگساز بریتانیایی است که در تاریخ 26 فوریه 2004 منتشر شد. این آلبوم شامل نوشتههایی از کتاب The Blue Octavo Notebooks فرانتس کافکا و همچنین اشعار چسواو میوش، شاعر لهستانی است که توسط تیلدا سوئینتن بازیگر و مدل بریتانیایی خوانده شدهاند. یکی از مشهورترین آثار مکس ریشتر از این آلبوم، آهنگ On the Nature of Daylight است که جز برترین آثار کارنامهی حرفهای اوست.
«عجیبتر از داستان»، «دیسکانکت»، «صورت یک فرشته»، «بی گناهان»، «جیرو رویاهای سوشی»، «جزیره شاتر» و «ورود» از فیلمهایی هستند که این قطعه در آنها به کار رفته، همچنین در موسیقی سریال کسل راک نیز از این قطعه استفاده شده است. یک موسیقی بسیار گیرا و اثرگذار که غرق آن خواهید شد، جزیره شاتر، کسل راک، ورود در همهی این عناوین On the Nature of Daylight در مهمترین و احساسیترین لحظات و یا در پایان کار رفتهاست.
چه احساسی به این موسیقی دارید و برداشت شما از آن چیست؟ شاید بهتر باشد از موزیک ویدئو فوق العاده آن با بازی الیزابت ماس که یکی از طرفداران مکس ریشتر است کمک بگیریم. نمیدانم چه شد که اصلاً نتوانستم از کنار موزیک ویدئو یا فیلم کوتاه این اثر به سادگی عبور کنم، همانند موسیقی، موزیک ویدئو آن هم فوق العاده است و به خوبی کارگردانی و ساخته شده است. مردی تنها گنجشکی را در مشت خود گرفته و نوازش میکند، هنوز هوا تاریک است، زنی (الیزابت ماس) به تنهایی در یک ساندویچی نشسته است که از تلفن همراه خبری به او میرسد، با توجه به حال و هوای آهنگ میتوانیم مطمئن باشیم که خبر بسیار بدی است، شاید خبر مرگ کسی که به او نزدیک بودهاست، قبل از این که به او خبر داده شود چیزی نشان داده نمیشود نمیدانیم که او منتظر این خبر بودهاست یا نه، خبری تلخ که بسیار غیرمنتظره است (شما چه فکر میکنید؟).
از رستوران خارج میشود (هوا تاریک است) و به نظر میرسد که به سمت مقصدی نامشخص قدم میزند، بسیار درگیر، مغشوش و آشفته به نظر میرسد، او ادامه میدهد و زمانی که به جادهای بیرون از شهر رسیدهاست هوا کمی روشن شدهاست، او برمیگردد و به پشت سر نگاه میکند، شاید تازه متوجه شده باشد که چقدر راه را آمده است اما به نظر میرسد که قدم زدن و حفظ کردن این ریتم به او کمک میکند تا با خودش کنار بیاید و اوج آشفتگی را تحمل کند، در همین حین توجه او به تیر چراغ برق یا تلفن که عکس کسی که از دست رفته و چند گل به یاد او گذاشتهاند توجه او را جلب میکند (میتواند نشانهای از مرگ باشد). حالا کامل روز شدهاست، او وارد جایی میشود (فکر کنم مترو)، از اولین پلهها که بالا میرود، دیگر آن ریتم پیاده رفتن از دست رفتهاست (شاید خسته شده)، او دیگر نمیتواند مقاومت کند، بغض میکند، خم میشود و به سختی میشکند.
او تمام تلاش خود را میکند و خودش را جمع و جور میکند و به آرامی به راه خود ادامه میدهد. این فیلم به احتمال زیاد به تنهایی اشاره میکند و رفتار انسان در مورد مشکلاتی که فقط برای خودش قابل لمس است و نمیتواند آن را با دیگران در میان بگذارد و تلاشی برای حفظ کردن خودش دور از چشم عموم. همانند نام آهنگ و این فیلم کوتاه واقعاً آن زمان از شبانه روز یعنی تاریکی قبل از طلوع خورشید تا زمانی که آسمان کم کم روشن میشود اوقات خاصی به نظر میرسد. برداشت شما از این فیلم کوتاه چیست؟ حتماً با ما آن را در میان بگذارید. (فراموش نکنید که الیزابت ماس چه بازیگر قدرتمندی است.)
آهنگ محیط تاریکی دارد، نشانهی چندانی از امید در آن نمیبینیم، مگر احساسی شبیه به دست و پا زدن و مبارزه در تاریکی و تلاش برای رسیدن به روزنهای از نور که با لحظهای فراموشی و کنار آمدن با خودمان رقم میخورد ولی زیبایی و آرامشی در کل آهنگ وجود دارد که پس از پایان آن بر شما تاثیر میگذارد و کمی احساس سبکی میکنید. فکر میکنم توضیحات کافی را داده باشم، این آهنگ و موزیک ویدئو فوق العاده آن را از دست ندهید.
مرثیهای بر یک رؤیا (Requiem for a Dream) یک فیلم درامِ روانشناسی آمریکایی محصول 2000 به کارگردانی دارن آرونوفسکی و با بازی الن برستین، جنیفر کانلی، جرد لتو و مارلون وینز است. فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشتهی هوبرت سلبی جونیور ساخته شده که دارن آرونوفسکی به همراه این نویسنده فیلنامه فیلم را نوشتهاست. این فیلم چهار شکل مختلف از اعتیاد به مواد را نشان میدهد، چهار شخصیت که به رسیدن به آرزوها و خواستههای خودشان به مرور رو به زوال و نابودی میروند. مرثیهای بر یک رؤیا برای اولین بار در جشنواره فیلم کن در سال 2000 نمایش داده شد و نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد. الن برستین برای بازی در این فیلم جز نامزدهای اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن سال بود.
موسیقی بسیار زیبای فیلم مرثیهای بر یک رؤیا ساختهی کلینت منسل است که همکاری بسیار نزدیکی با دارن آرونوفسکی دارد و موسیقی اولین ساختهی بلند این کارگردان به نام “Pi” و همچنین چند فیلم دیگر او از جملهی قوی سیاه، کشتیگیر، چشمه و نوح را هم ساختهاست. موسیقی مرثیهای بر یک رؤیا یکی از آثار موفق و برتر کلینت منسل است که در واقع شروعی موفق برای عملکرد درخشان او در موسیقی فیلم بود. کار اجرای موسیقی فیلم برعهدهی کوارتت زهی آمریکایی کرونوس بودهاست.
از موسیقی این فیلم قطعهی بسیار زیبا و شنیدنی Lux Aeterna بسیار مورد استقبال قرار گرفت. این اثر یکی از برترین و مشهورترین آثار در کارنامهی حرفهای کلینت منسل است. موسیقیای فوق العاده و تاثیرگذار که بارها و بارها در جاهای مختلف مانند تیزرها و تریلرها از آن استفاده شده است و بعید میدانم که تا کنون آن را نشنیده باشید. این آهنگ مجدداً تنظیم شد و در تریلر فیلم “ارباب حلقهها: دو برج” با عنوان “Requiem for a Tower” به کار رفت. در تریلر فیلمهای دیگری از جمله بابلیون ای.دی، رمز داوینچی، چشمه، من افسانهام، آفتاب و پارک ملی دره گلها این موسیقی به کار رفته است.
از Lux Aeterna در بسیاری از مستندها، نماهنگها و برنامههای تلویزیونی (گات تلنت بریتانیا، ساکر ساتردی و…) استفاده شده و در صدا و سیمای ملی ایران هم در تولیدات بسیاری به کار رفته که یکی از آنها برنامه تلویزیونی مشهور «هزار راه نرفته» است. در کل آن طور که من دیدم آخر همهی مستندها با موضوعهای افشاگرانه، ایدئولوژیک، پیشگویی و هشدار آخرالزمان و تئوریهای توطئه به این آهنگ ختم میشود که این خود میزان اثرگذاری این قطعه را نشان میدهد.
اگر بخواهیم یک لیستپخش از تاثیرگذارترین موسیقیهای تاریخ درست کنیم این آهنگ بدون شک در آن جای خواهد داشت. هدفون را در گوش بگذارید، چشمانتان را ببندید، نفسی عمیق بکشید، زمانی که این موسیقی به اوج برسد تمام موهای تنتان سیخ خواهد شد و آن زمان است که موسیقی تمام وجود شما را فرا گرفتهاست. میگویند موسیقی متن باید در فیلم بسیار تاثیرگذار باشد، خب اگر مرثیهای بر یک رؤیا را دیدهاید متوجه شدهاید که موسیقی فیلم به نحو احسن کار خود را انجام میدهد و اما این آهنگ از فیلم هم فراتر میرود.
چنانچه به اندازهی قانع کافی نشدید باید بگویم که آندرس بریویک، عامل حملات وحشتناک نروژ در سال ۲۰۱۱ در جزیرهٔ اوتایا، هنگامی که ۶۹ تن که اکثراً نوجوان بودند را به رگبار میبست، این آهنگ را با حداکثر میزان صدا در آیپاد خود گوش میداد تا بتواند ترس و اضطراب وحشتناکی که در حین مرتکب شدن این عمل داشت را بپوشاند. او میگوید که این قطعه را بسیار دوستداشته و Lux Aeterna به معنای “نور ابدی” است که عنوان بسیار مناسبی میباشد. او گفتهاست: “چند صد بار به این آهنگ گوش کردم ولی از آن خسته نشدم.” همچنین اظهار میکند که این آهنگ بسیار الهامبخش است و نوعی خشم شدید را در وجود شما بیدار میکند. البته او نسخهی ارباب حلقهها یا Requiem for a Tower از این آهنگ را ترجیح دادهاست. توضیحات بیشتر را باید شما بدهید! چه احساسی به این آهنگ فوق العاده دارید؟
در قرار دادن نسخههای مختلف این آهنگ وسواس زیادی به سراغم آمد و من چهار نسخه از این اثر مشهور را برای این نوشته انتخاب کردم. اولین که همان نسخه اصلی آلبوم موسیقی فیلم است، دومین هم نسخهی تریلر ارباب حلقههاست که به طور رسمی به صورت یک تم کوتاه منتشر شده، نسخهی سوم همان نسخهی ارباب حلقهها (Requiem for a Tower) میباشد که یک اجرای قوی از London Music Works است و در نهایت هم یک ریمیکس بسیار مشهور و پرطرفدار از این آهنگ که میتوان گفت بهترین و قویترین ریمیکس این اثر است.
همچنین آثار قبلی کلینت منسل را در موزیک گیک دنبال کنید، اثر قبلی این هنرمند در سایت آهنگ Stay With Me از موسیقی فیلم چشمه بود. از کوارتت کرونوس هم موسیقی زیبای بازی دستینی ۲ را با شما به اشتراک گذاشتیم.
لورینا مککنیت (Loreena McKennitt) (زادهٔ ۱۷ فوریه ۱۹۵۷) موسیقیدان، خواننده، آهنگساز، نوازندهی هارپ، نوازندهی آکاردئون و پیانیست مشهور کانادایی است که ترانههای موسیقی ملل با تم سلتیک و خاورمیانه میسازد. او اغلب به خاطر صدای سوپرانوی دراماتیکاش شناخته میشود. وی تا کنون بیش از ۱۴ میلیون آلبوم در سطح جهان فروخته است.
به یکی از زیباترین و مشهورترین آثار لورینا مککنیت گوش میکنیم که احتمالش زیاد است که آن را قبلاً حداقل یک بار شنیده باشید. ملاقات یا The Visit چهارمین آلبوم استودیویی این هنرمند میباشد که در سال ۱۹۹۱ منتشر شدهاست. این آلبوم چهار بار گواهی پلاتینیوم در کانادا و گواهی طلا در ایالات متحده آمریکا را دریافت کردهاست.
آهنگ Tango to Evora یا «تانگو به اورا» از این آلبوم را میتوان شناختهشدهترین اثر لورینا مککنیت دانست. این موسیقی زیبا در سطح جهان بسیار محبوب است و بارها بازخوانی و کاور شدهاست. دلیل این که گفتم شاید این آهنگ برای شما آشنا باشید این است که ایلیا منفرد خواننده و آهنگساز ایرانی آن را با نام “گل ارکیده” در سال ۱۳۷۶ کاور کرد که بسیار هم از آن استقبال شد و هنوز هم ترانهی بسیار محبوبی است و در واقع منفرد با این آهنگ به شهرت رسید. از کشورهای مختلف بارها این آهنگ را کاور کردهاند. از یونان هریس الکسیو ترانهی “Nefeli’s Tango” منتشر کردهاست. از ترکیه هم خوانندهای به نام نیلوفر ترانهی بسیار زیبایی به نام “Caddelerde Rüzgar” که برگرفته از این آهنگ است را منتشر کردهاست.
تقریباً در تمام دنیا این آهنگ و یا آهنگهای برگرفته از آن را میشناسند که اکثراً جز آهنگهای محبوب آن کشور هم هست. اثر فراموش نشدنی لورینا مککنیت با آن صدای شگفتانگیزش دل هر دوستدارِ موسیقی را بدست میآورد، فرقی نمیکند که در کجای این سیاره باشد. با شنیدن تانگو به سوی اورا یک داستان عاشقانه آغاز و سپس به پایان میرسد. یکی از زیباترین موسیقیهای تانگو جهان که باید حتماً آن را بشنوید.